مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

درگوشی با مردها: ۷ گام برای جذب زنان

جام جم سرا:
بهتر است تا دیر نشده از آنچه در دنیای زنان می‌گذرد باخبر شوید تا بتوانید رابطه بهتری را با نامزد و همسر آینده تان بسازید. شاید تمام مشکلات به این دلیل اتفاق می‌افتد که شما هیچ چیز از زنی که قرار است شریک زندگی‌تان باشد نمی دانید.

بگذارید جای زندگی را انتخاب کند
شاید فکر کنید علاقه همیشگی زن‌ها به همسران‌شان برگ برنده شماست؟ شاید اینطور باشد اما گاهی هم این ویژگی مسئولیت شما را در مراقبت از همسرتان و تامین نیاز عاطفی‌اش بیشتر می‌کند. تا پایان عمر باید به یاد داشته باشید که ارتباطات برای زن‌ها از آب حیات هم واجب‌تر است. آنها حتی بعد از ازدواج هم بیشتر از مردها به بودن در کنار دوستان، خانواده پدری و اعضای فامیل‌شان احتیاج دارند. قرار نیست به‌خاطر در نظر گرفتن این اصل، به همسرتان اجازه دهید که به خانواده یا اطرافیانش وابستگی اغراق شده داشته باشد و استقلال زندگی بعد از ازدواجش را از بین ببرد، بلکه باید به او این حق را بدهید که در صورت دور بودن از عزیزانش به شکل غیرقابل جبرانی دلتنگ و افسرده شود. قرار نیست همه وقت تان را در کنار نزدیکان او بگذرانید و از بودن با کسانی که دوست‌شان دارید محروم شوید، بلکه کافی است کمی هم احساسات لطیف او را درنظر بگیرید و به او اجازه بروز این احساسات را بدهید.

کافی است دوستش داشته باشید
برای یک زن، ارتباطاتش باارزش ترین دارایی‌های زندگی است. از همان دوستی‌های کودکی گرفته تا روابط خانوادگی و بعد هم ارتباط عاطفی، همه و همه برای زن‌ها از هر داشته دیگری باارزش‌تر است. شاید زن‌ها هم مثل هر آدم دیگری در زمان ازدواج به امکانات مالی، خانوادگی و تحصیلات خواستگارشان توجه کنند اما آنچه برای‌شان ملاک تصمیم گیری است، پاسخ این سۆال است:«چقدر دوستم دارد؟» پس اگر دلبسته دختری شده‌اید و دیگران گمان می‌کنند که شما را نمی پذیرد، حرف‌های‌شان را نادیده بگیرید و برای اثبات عشق‌تان به او، تمام توان‌تان را خرج کنید. باور کنید بیشتر خانم‌ها برای خوشبخت‌بودن، به هیچ چیز جز آرامش خاطر نیاز ندارند.

پای سقراط را وسط نکشید
اگر می‌خواهید چالش‌های میان شما و همسر آینده‌تان زیاد نشود، بهتر است دنیا را از دریچه دید او ببینید. درست است که زن‌ها به همان اندازه مردها ذهنی رشد یافته دارند و از پس دیدن واقعیات زندگی بر می‌آیند، اما آنها در اغلب موارد، واقعیات را به شکل دیگری می‌بینند. اگر شما در مورد یک موضوع جدی برای همسرتان استدلال بیاورید، در کمال ناباوری، واکنش عاطفی و هیجانی او را می‌بینید و گاهی از ادامه دادن بحث منصرف می‌شوید. باید بپذیرید که زن‌ها به اندازه شما از پس کنترل احساسات و حفظ خونسردی شان برنمی‌آیند، پس اگر می‌خواهید در مورد موضوعی با او بحث کنید و به نتیجه منطقی برسید، از کوره در نروید و به جای سرکوب احساساتش به او برای کنترل آنها کمک کنید. البته این اتفاق همیشه به ضرر شما نیست، چراکه با استفاده از این ویژگی، می‌توانید با گفتن «دوستت دارم» به دلخراش‌ترین بحث‌ها پایان دهید.

مشکلات را در همان لحظه حل نکنید
دنیای زن‌ها، دنیای توصیف و جزئیات است. برخلاف مردها که همیشه به دنبال کوتاه‌کردن راه و حل کردن مشکلات هستند، زن‌ها دوست دارند در زمان دلتنگی در مورد مشکلات‌شان صحبت کنند و به جای حل کردن‌شان، احساس همدردی فرد مقابل‌شان را به دست بیاورند. وقتی همسر آینده‌تان با شما از نگرانی‌هایش درمورد مراسم عروسی صحبت می‌کند، انتظار ندارد که شما مراسم را به شکلی دیگر برگزار کنید، بلکه تنها می‌خواهد این جمله را بشنود:«نگران نباش، همه چیز را درست می‌کنم.» اگر نمی‌خواهید زن مورد علاقه‌تان را ناامید کنید، در زمان صحبت کردنش به فکر راه حل نباشید و به بحث پایان ندهید، بلکه به او اجازه بیان آنچه در سر دارد را بدهید و با یک همدردی ساده، مشکلی که در ذهن آزارش می‌دهد را حل کنید. گمان نکنید که همیشه باید با یک جمله دندان‌شکن به حرف‌های همسرتان پاسخ دهید. گاهی تنها کافی است شنونده خوبی باشید و به او اطمینان دهید که درکش می‌کنید.

حرف‌هایش را وارونه ببینید
گرچه مردها حرف‌های‌شان را صریح و مستقیم می‌زنند، اما زن‌ها همیشه دقیقا آنچه می‌گویند را نمی‌خواهند. زن‌ها گمان می‌کنند که همسرشان باید از ذهن آنها خبر داشته باشد و بدون هدایت آنها، همه چیز را بفهمد. اما مردها عقل‌شان به گوش‌شان است و تنها آنچه را که می‌شنوند باور می‌کنند.

اگر نمی‌خواهید این موضوع زندگی مشترک شما را به خطر بیندازد، بعد از شنیدن هر جمله از طرف همسر آینده یا امروزتان، به منظور احتمالی که می‌تواند پشت حرفش باشد توجه کنید. یادتان نرود که زن‌ها حتی در زمانی که آزاردهنده ترین جملات را بیان می‌کنند، در انتظار جلب محبت شما هستند. پس اگر واقعا نمی دانید که مشکلش چیست و چه می‌خواهد، با مهربانی و آرامش پیشقدم شوید و از حرف‌های او سر دربیاورید. باور کنید که یک صدای آرام، یک چهره حمایتگر و بیان چند جمله عاشقانه می‌تواند پیچیده‌ترین مشکلات را هم حل کند.

به حسادت احترام بگذارید
چه بخواهید و چه نخواهید این حس در همسر شما وجود دارد. ممکن است او یک زن منطقی و آرام باشد و حسادتش را در دلش نگه دارد و ممکن است کمی هیجانی‌تر رفتار کند و مدام شما را سۆال پیچ کند. اما حتی زن‌هایی که وانمود می‌کنند حساس و حسود نیستند، هم از پشت پرده همسرشان را زیر نظر دارند و تا زمانی که احساس کنند محدوده زندگی شان تهدید نمی‌شود، ساکت می‌مانند. زن‌ها آدم‌های انحصار طلبی هستند که دوست دارند همیشه برای همسرشان اولین باشند. آنها دوست ندارند هیچ‌کس دیگری به دل همسرشان نفوذ پیدا کند و گذشته از این، حتی اگر بدانند همسرشان یکی از اعضای خانواده خود را بیشتر از آنها دوست دارد، آشفته و مضطرب می‌شوند. نمی‌خواهیم شما را ناامید کنیم چون این مشکل هم مثل مشکلات دیگر چاره ای دارد. برای آنکه آرامش زندگی مشترک‌تان تهدید نشود، بهتر است همیشه به محدوده همسرتان احترام بگذارید و این حس را به او منتقل کنید که هیچ کس و هیچ چیز قرار نیست تخت پادشاهی‌اش را تصرف کند.

بگذارید علیه شما حرف بزند
شما به عنوان یک مرد می‌توانید رازهای دوستان‌تان را تا پایان عمر در دل نگه دارید و حتی خودتان کارهایی بکنید که هیچ کس هرگز از آنها باخبر نمی‌شود. اما زن‌ها رو تر از شما رفتار می‌کنند و حتی اگر در مورد خودشان رازی داشته باشند، به خاطرش زجر می‌کشند. گرچه شما حتی بعد از سخت‌ترین دعواها هم در مقابل دیگران طوری رفتار می‌کنید که انگار اتفاقی نیفتاده است، اما همسرتان احتمالا بعد از رنجیدن از شما، سراغ پیامک فرستادن برای یکی از دوستانش یا صحبت کردن با او می‌رود. زن‌ها می‌توانند با کسی که تاکنون برای‌شان کاملا غریبه بوده، هم از مشکلات بزرگ زندگی شان حرف بزنند و اگر بخواهید در این مورد مانع‌شان شوید، هیچ وقت دلتنگی‌های‌شان از بین نمی رود و به آرامش نمی‌رسند. پس به همسرتان این حق را بدهید که مشکلاتش را به اشتراک بگذارد و گاهی علیه شما با یکی از دوستانش حرف بزند.(سوالی)

*انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانه‌های داخلی و خارجی در «جام جم سرا» لزوما به معنای تایید یا رد محتوای آن نیست و صرفاً به قصد اطلاع کاربران بازنشر می‌شود.

Share


ادامه مطلب ...

پوشش زنان در گذر زمان |مجموعه عکس|

جام جم سرا:
نرگس معدنی‌پور در مراسم گشایش این نمایشگاه افزود: پوشش زنان ایرانی نشان دهنده هویت ملی ما ایرانیان است. وجود هنرمندانی در بین بانوان که با شور و انگیزه در پی نشان دادن تمدن و هویت زن ایرانی هستند، باعث افتخار است.
وی افزود: باید هنر زن ایرانی را به رخ جهانیان بکشیم. زنان ایرانی توانمندی‌ها و قابلیت‌های بسیاری دارند که باید آن‌ها در قالب‌های مختلف از جمله برپایی نمایشگاه، جشنواره به معرض نمایش بگذاریم و زن مسلمان ایرانی را معرفی کنند.

به گفته معدنی‌پور، زنان ما از دیرباز دارای این هویت ملی و باشکوه بودند و زن مسلمان ایرانی معاصر این فرهنگ را شناخته و شناسایی کرده است و امیدوارم این نمایشگاه در کشورهای خارجی و کشورهای اسلامی هم برگزار شود.

تلاش برای برگزاری نمایشگاه پوشش زنان ایران در نیویورک

در ادامه این مراسم که در برج میلاد تهران برگزار شد، فرزاد هوشیار پارسیان مدیرعامل برج گفت: در برج میلاد تهران بدنبال اتفاقات فاخر ایرانی و اسلامی هستیم، چراکه قرار است این برج تا ۴۰۰ سال دیگر به عنوان یادمان ملی در پایتخت به یادگار بماند و قطعاً اتفاقات فاخردر این برج می‌تواند به معرفی فرهنگ و تمدن ایرانی- اسلامی در دنیا کمک کند.
وی افزود: لباس معرف هویت و تمدن یک ملت است. لباس زنان ایرانی در گذر زمان از دوران هخامنشیان تا دوره معاصر نشان دهنده تمدن بزرگ ایرانیان و توجه ویژه آن‌ها به نوع پوشش بوده است. تمدن تاریخی ایران همانند تمدن‌های ۴۰۰ ساله اخیر نیست که مدعی کدخدایی جهان را دارند.
وی ادامه داد: رایزنی‌ها و برنامه ریزی‌هایی در این زمینه در حال انجام است تا نمایشگاه قدیمی‌ترین طرح لباس زنان ایرانی را در نیویورک برپا کنیم.

همچنین نوش آفرین داوودی طراح قدیمی‌ترین طرح لباس ایرانی نیز در این مراسم گفت: در این نمایشگاه سعی کرده‌ایم پوشش، وقار و نجابت زنان را که بر خاسته از ذات پاک آسمانی آن‌ها است به نمایش بگذاریم.
وی افزود: یکی از ویژگی‌های لباس‌های زنان ایرانی در گذر زمان تنوع در طراحی و رنگ است که می‌توانیم با بکارگیری این دو ویژگی در طراحی لباس معاصر نیز نقش ویژه‌ای ایفا کنیم.
در پایان این مراسم از لباس دوره تاریخی هزاره سوم پیش از میلاد رونمایی شد که تصاویری از آن را در ادامه می‌بینید.(مهر)

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

Share


ادامه مطلب ...

زنان وبلاگنویس؛ ناراضی و سردرگم میان هویت‌های گوناگون

جام جم سرا:

در حال حاضر وبلاگ‌نویسی به آنچنان پدیده گسترده‌ای میان زنان در هر سن و طبقه اجتماعی تبدیل شده است که بررسی فضای حاکم بر وبلاگستان زنانه، بخوبی می‌تواند بازنمایی نزدیک به واقعیت از وضعیت هویتی و میزان رضایت از زندگی «بخشی از زنان ایرانی» به مخاطب ارائه دهد. تأکید بر «بخشی از زنان ایرانی» به این دلیل است که اولاً وبلاگ‌نویسی تنها دغدغه جمع محدودی از زنان است، ثانیاً تنها بخشی از آنان به روزمره‌نویسی می‌پردازند، و ثالثاً نوشتن در وبلاگ قطعاً بازنمای کاملی از تمام افکار، اعتقادات و ارزش‌های آن‌ها نیست.

موج وبلاگ‌نویسی که در میان زنان از اوایل دهه 80 آغاز شد، به دلیل امکانی بود که به زنان می‌داد تا به دور از قضاوت‌ها، بایدها و نباید‌ها حتی بدون نام، از دغدغه‌ها و دل‌نگرانی‌های شخصی و ظاهراً کوچک زندگی روزمره خود بنویسند و به همین دلیل نوشته‌های زنان در وبلاگ‌ها یکی از بهترین منابع دست اول برای بررسی سبک زندگی و میزان رضایت آنان از زندگی است.

در واقع وﺑﻼگﻧﻮیﺴی زﻧﺎن، راﻫی ﺑﺮای ﺑیـﺎن دیﺪﮔﺎهﻫﺎ، دریﺎﻓﺖ و ﺗﺒﺎدل آرا و ابراز ﺧﻮیﺸﺘﻦ اﺳﺖ.بدین ترتیب مطالعه کیفی وبلاگستان زنانه می‌تواند تصویری از آرزوها، ارزش‌ها، خواسته‌ها و زندگی روزمره زنان وبلاگ‌نویس به محقق یا مخاطب ارائه کند.

در چنین فضایی زنان با سطوح تحصیلی، شغلی، سنی، ارزش‌ها و عقاید، طبقات اقتصادی و وضعیت‌های خانوادگی متنوع و متفاوت در محیطی که تقریباً به یکسان در دسترس همگان قرار گرفته است، مشغول نوشتن از "خود" هستند و از همه مهم‌تر به دلیل امکان ناشناس‌ماندن، احتمال بیشتری برای ارائه بخش‌های پنهان از شخصیت و افکار آنها وجود دارد.

روزمره‌نویسی‌های زنان در وبلاگستان چه مسائلی را بازنمایی می‌کند؟
نویسندگان وبلاگ‌های زنانه را بسته به هویت‌های مختلف آنها می‌توان دسته‌بندی کرد. ویژگی‌های ارزشی- اعتقادی، سطح تحصیلی، سن و نوع شغل؛ همگی از جمله متغیرهای تفاوت‌برانگیز در میان این زنان است، اما در این گزارش توصیفی صرفاً می‌خواهیم زنان وبلاگ‌نویس را از منظر هویت؛ بسته به زندگی خانوادگی آنان مورد بررسی قرار داده و تحلیلی در رابطه با آن ارائه دهیم. البته وبلاگ‌های مورد بررسی تماماً در حوزه موضوعات مربوط به روزمره‌نویسی و بیان کلیات و جزئیاتی در مورد سبک زندگی و افکار این زنان بوده، اما دسته‌بندی‌ها براساس وضعیت هویت خانوادگی آنان انجام شده است.

روزمره‌های دختران مجرد
نگاهی به دلنوشته‌ها و روزمره‌نویسی‌های دختران جوان حکایت از نوعی روزمرگی و دلزدگی دارد؛ دختران مجردی که اکثراً دارای تحصیلات بالاتر از کارشناسی بوده، متعلق به طبقه متوسط هستند و شغلی پاره‌وقت یا تمام‌وقت دارند. درگیری با مسائل عاطفی و قرار گرفتن بر سر دو راهی‌هایی مانند ماندن در ایران یا مهاجرت، ازدواج یا تجرد، ادامه تحصیل تا مقاطع عالی‌تر و یا تغییر شغل، از مهم‌ترین دغدغه‌های آنان است، اما محوریت بیشترین درگیری‌های ذهنی و فکری برخی از این دختران روابط عاطفی پرتنش، ناامن، بدسرانجام و یا بی‌سرانجام است. ضمن آنکه دغدغه ازدواج به مثابه یکی از مهم‌ترین نقطه‌های عطف زندگی دختران، در کنار سردرگمی آنها نسبت به شیوه‌های همسرگزینی محدود و ترس از انتخاب نادرست؛ همگی در لابه‌لای روزمره‌نویسی‌ها مشهود و مشخص است.

" چرا حوصله ندارم؟ چرا زندگی اینقدر برام تلخ و طاقت‌فرسا شده؟ چرا اینقدر ترسو شدم؟یه حداقل‌هایی تو زندگیم دارم که چسبیدم بهشون از ترس....... از ترس اینکه همین‌ها رو هم از دست ندم و این افتضاح‌ترین حالت ممکنه..... قرارمون این نبود..... باید تو این سن قوی‌تر از این حرف‌ها می‌بودم، من الان همون آدم بزرگی‌ام که هر وقت تو بچگی بهش فکر می‌کردم، ازش توقع داشتم، قوی می‌دیدمش، خیلی کارا از دستش برمیومد. پس اون آدم کجاست؟‌چرا اینقدر خسته است؟ چرا اینقدر ناتوانه؟ چرا اینقدر ناامیده؟ چرا اینقدر ترسوئه؟ چرا اینقدر قانع است به اینکه هیچی نداره، ‌هیچی برای از دست دادن نداره، ولی جرأت بلندشدن از جاشم نداره..... می‌ترسه تکون بخوره و همون‌ها رو هم از دست بده..."

دختران مجرد وبلاگ‌نویس اگر در سنین بالای 25 و 26 سال باشند، در زندگی تحصیلی و شغلی خود به یک ثباتی رسیده‌اند و شاید آنچه باعث ناامیدی‌شان می‌شود، توقعات فزآینده جامعه از آنهاست. ازدواج نکردن موجب شده است که پشتکار و موفقیت‌های تحصیلی و شغلی آنان برای خودشان و دیگران جدی تلقی نشود و آنها را دچار احساس تضاد و دوگانگی نسبت به انتخاب سبک زندگی و ادامه مسیر زیستن کرده است.

" شعرهای گل و بلبلی، ترانه‌های گل و بلبلی و داستان‌های هپی‌اِند حالم را بد می‌کنند. اینها دروغ‌اند و من آنقدر بزرگ شده‌ام و آنقدر زندگی زشتی‌هایش را کرده توی چشمم، که با این چیزها دیگر گول نمی‌خورم. نه گول می‌خورم و نه دلم می‌خواهد آگاهانه خودم را به خلسه و نشئگی حاصل از زیبایی دروغین‌شان بسپرم. ترجیح می‌دهم بروم سراغ چیزهایی که بی‌تعارف، حقیقت زندگی را، خشن و سخت، دردآلود و غم‌انگیز بگذارند جلوی چشمم. حتی اگر نتیجه‌اش بشود بغض‌ها و سردردهای مکرر. بغض مدام را به خوشی جاهلانه ترجیح می‌دهم. از تلخی حقیقت بیشتر از شیرینی دروغ لذت می‌برم. به نظرم بغض به‌هنگام، خیلی بهتر است از یک عمر امید و انتظار بیهوده برای درست شدن همه چیز، برای رسیدن به نقطه «همه چی آرومه»"

اما دختران مجرد وبلاگ‌نویس در سنین کمتر از 25 و 26 سال که همچنان درگیر تحصیل و پیداکردن کار هستند، بیشتر درگیر مسائل عینی‌تر و ملموس‌تر ارتباط با جنس مخالف و تنش‌های عاطفی پیرامون آن هستند.

"هرکسی راهکارش را ارائه می‌داد، دختر دلشکسته از غم معشوق دور از دسترسش اشک می‌ریخت و من به این فکر می‌کردم که خیلی از ما هنوز در این سن و سال نمی‌دانیم چگونه دل مردی را که دوست داریم بدست بیاوریم؛ چون همیشه فکر می‌کردیم او باید دل ما را بدست بیاورد و هیچ‌وقت از این بازی پیچیده سر در نیاوردیم. به ما یاد دادند دختر خوب خانه می‌نشیند تا یکی بیاید و ببردش. دختر خوب عاشق نمی‌شود. دختر خوب به مرد رو نمی‌دهد. دختر خوب بداخلاق است. دختر خوب دل ندارد. دختر خوب تسلیم است. دختر خوب سرش به درس و مشقش گرم است. دختر خوب منفعل است. حالا نسل جدید آمده‌اند و تمام این قواعد را بهم ریخته‌اند. بی‌تعارف و رودربایستی، شرم و حیا؟ بروبابا! مردها هم لذت می‌برند از این فضای شیطنت‌بار و مفرح. ما هنوز بین باید‌ها و نبایدها، اما و اگرها سرگردانیم "

"اصلاً اینکه من دوست‌پسر ندارم یک درد است، اینکه قیافه‌ام نشان می‌دهد دوست‌پسر دارم یک درد دیگر؛ و من بیچاره تمام 24 ساعت طول روز عشق را هی باید جواب اس‌ام‌اس‌هایی را که می‌پرسند، "کادو چی گرفتی؟ خر خودتی مگه میشه تو دوست پسر نداشته باشی؟ با کدومشون رفتی بیرون؟" و سؤالاتی از این قبیل را بدهم. بعد هم که شب می‌شود و خدا را شکر می‌کنم که امسال هم این روز مزخرف تمام شد، تازه مامان می‌آید توی اتاق و با صدای یواش می‌گوید: "حالا خودمونیم، بابات اینا هم که خوابن، بگو ببینم چی کادو گرفتی؟"! "

دست‌نوشته‌های زنأن متأهل
دغدغه‌های زنان متأهل؛ اگرچه تا حدودی متفاوت است، اما در نهایت حس متفاوتی به آنها نمی‌دهد. محوریت روزمره‌نویسی‌های زنان متأهل، مسائل مربوط به روابط خانوادگی با خانواده خود و همسر، بچه‌داری، مسائل شغلی و روابط با همسر در زندگی مشترک و بعضاً هم مشکلات مربوط به ناباروی است؛ مسائلی که آگاهانه یا ناآگاهانه بیشتر به وجوه منفی زندگی مشترک و تلخی‌های آن می‌پردازد.

"امروز یکی از دوستام زنگ زده بودم حالم رو بپرسه، بعد از احوالپرسی حرف کشید به خاندان شوهر و این‌ها، بعد از مادرشوهر جان پرسید و اینکه چطوره و چکار می‌کنه. گفتم خوبه و روزهای بی‌پرستار، بچه‌داری می‌کنه. گفت دیگه کاریت نداره؟ گفتم نه دیگه. بعد نشستم فکرکردن با خودم که چه چیزی در رابطه ما تغییر کرده؟ هیچی. فقط نگاه من. تمام تغییر توی ذهن من رخ داده. اگر نه شرایط همون شرایط قبله. رفتار اون هم همون رفتاره. فقط ذهن من دیگه اون گارد و حساسیت رو نسبت به هر واژه و حرکت نداره و در نتیجه دیگه هیچ حرفی و حرکتی آزارم نمی‌ده."

افزایش آمار طلاق طی سال‌های اخیر با توجه به آسیب‌های اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی بی‌شماری که برای زنان و مردان و کودکان دارد، شاید از نگران‌کننده‌ترین موضوعات اجتماعی به شمار می‌رود، اما در کنار آن با نگاهی بر زندگی زنان متأهلی که در مقابل مشکلات زندگی راه دادگاه را در پیش نگرفته و به شیوه پیشینیان سعی کرده‌اند با صبر و تحمل مقابل ناخوشی‌های زندگی بایستند، نشان می‌دهد سطح طلاق عاطفی و نارضایتی زنان و شاید که مردان، در زندگی‌های مشترک باقی مانده، کمتر از میزان طلاق‌های حقوقی نیست؛ گرچه به نظر می‌رسد در هر حال میزان آسیب‌های طلاق‌های عاطفی به مراتب کمتر باشد؛ مسئله‌ای که البته نیازمند بررسی‌های کارشناسی است.

"وقتی برمی‌گردم و پست‌های پارسال همین موقع را می‌خوانم دلم برای خودم می‌سوزد... سال‌های طولانی سختی را گذرانده بودم و اندک آرامشی که به دست آورده بودم برایم بسیار غنیمت بود..... خواستم تا گنجم را با شما شریک شوم و شکر نعمت به جای آورده باشم،.اما این شکر، نعمت مرا زایل کرد. امروز می‌بینم که عملاً چیز زیادی در زندگی من تغییر نکرده.... این من هستم که عوض شده‌ام و انقدر سطح توقعم را از زندگی پایین آورده‌ام که هر کار خوب کوچکی برای من دلخوشی بزرگی محسوب می‌شود.... اما حقیقت غیر از این است .حقیقت این است که همسر من همان مرد بهانه‌گیر و لجباز و مغرور سال‌های قبل است .... حقیقت این است که سال‌هاست خواسته‌ها و آرزوهایم را در قلبم پنهان کرده و به زبان نمی‌آورم .... حقیقت این است که در این زندگی به مرگ گرفته‌ شده‌ام تا به تب راضی شوم...."

همانطور که برای دختران مجرد ازدواج مسئله اصلی قلمداد می‌شود و بدون در نظر گرفتن امکانات موجود برای همسرگزینی و ازدواج تحت فشار قرار می‌گیرند، این مسئله در مورد زنان متأهل در زمینه فرزندآوری به چشم می‌خورد؛ زنان متأهلی که به هر دلیل خود و یا همسرانشان امکان باروری ندارند و تمام زندیگشان را در کلینیک‌های درمان ناباروری می‌گذرانند.

"هرچه به روزهای آمدن نوزاد او نزدیک‌تر می‌شویم، من بی‌قرارتر و پریشان‌تر می‌شوم. دوباره حس‌های بد به دلم هجوم می‌آورند. دوباره می‌شوم حسودترین زن‌داداش عالم و بی‌رحم‌ترین زن‌دایی دنیا. دوباره و به چشم بر هم زدنی علف‌های هرز حسادت تمام باغچه کوچک دلم را پر می‌کند و یک نفر مدام توی مغزم ناله می‌کند که: فقط بچه تو اضافه بود توی این دنیا... دوباره از تمام زن‌های حامله و تمام شکم‌های برآمده و تمام سیسمونی‌های دنیا عقم می‌گیرد. دوباره حس‌های بدم زورشان زیاد می‌شود و گلوی دلم را محکم فشار می‌دهند تا خفه‌اش کنند... گریه می‌کنم وقت و بی‌وقت. غرغر می‌کنم دائم."

دغدغه‌های زنان پس از جدایی
زنان پس از جدایی درگیر مشکلات اقتصادی، عاطفی و اجتماعی می‌شوند. در واقع به نظر می‌رسد تجرد برای دختران به مراتب راحت‌تر از تجرد پس از ازدواج و جدایی است؛ چراکه در این موقعیت جدید ضمن روبه‌رو شدن با زخم‌های عاطفی باقی مانده از زندگی مشترک و طلاق، باید با مسائل فرهنگی و اجتماعی جامعه و عدم امنیت و حساسیتی که هنوز روی این زنان وجود دارد، رو‌به‌رو شوند.

" آن روز عصر من دلم برای خودم و خیلی دختر‌های دیگر و آن دختر توی اتوبوس سوخت. دلم سوخت که گذاشتم دوست‌پسرم دستم را وقتی کسی نگاهمان نمی‌کرد گرفت و نه وقتی که حس می‌کردم دلم می‌خواهد دستمان توی دست هم باشد .دلم می‌خواست دنبال دختر بروم و بگویم ببین ... می‌دانی....حتا شنیدن دو تا جمله‌تان کافی بود که کسی که دو سال از تو بزرگ‌تر است بفهمد که این آدم شوتت می‌کند تو زباله‌دانی!"

زنانی که همسر دوم شده‌اند و یا همسرشان ازدواج مجدد داشته است
وبلاگ‌نویسی برای زنانی که با هویت "زن دوم" می‌نویسند، فرصتی است تا از خفا بیرون آیند، حرف‌هایشان را بزنند، ناگفته‌های پنهانی در مورد روابطشان را عنوان کنند و گاهی به دفاع از هویت خود برآیند.

محتوای این نوشته‌ها، معمولاً شرح حال ازدواج زن دوم و چگونگی آن؛ همراه با روزمره‌های مربوط به کشمکش‌های با زن اول است. شرح تنش‌ها و برخوردهایی که در این زندگی‌ها میان سه نفر و اعضای خانواده‌هایشان به همراه فرزندان پیش می‌آید، محوریت موضوعات این نوع وبلاگ‌ها از زبان زن اول یا دوم است.

شاید وجوه نارضایتی و دست و پنجه نرم کردن با مشکلات زندگی در زندگی زنانی که زندگیشان به جای دو ضلع، سه‌ضلعی شده است، چه در کسوت همسر اول و چه در کسوت همسر دوم، بیش از زنان دیگر مشخص و بارز باشد. با توجه به آنچه ذکرش در زندگی‌های زنان متأهل رفت، دور از ذهن نیست که وقتی زندگی‌های معمول و نرمال دارای وجود مختلفی از تنش و کشمش میان زوجین و فرزندان است، در صورتی‌که زندگی از شکل نرمال خارج شود و سه نفر درگیرش شوند، به‌مراتب پرآسیب‌تر، پرتنش‌تر و با نارضایتی بیشتری برای افراد همراه است.

احساس نارضایتی در زندگی زنان ایرانی مزمن شده است
درواقع هر یک از این زنان نگاهی بالادست به زنان در دیگر اشکال هویتی داشته و بعضاً این انگاره ذهنی در آنان وجود دارد که مثلاً به عنوان یک زن متأهل، آنان را که تجرد گزیده‌اند یا جدا شده‌اند، خوشبخت‌تر می‌دانند؛ یا بالعکس دختران مجردی که به نظرشان زنان متأهل از زندگی راضی‌ترند و یا زنانی که از درد خیانت یا ناباروری رنجیده و منتها الیه آروزهایشان برای رسیدن به خوشبختی حل این مسائل است؛ همگی بدون درک موقعیت دیگری تنها به دلایل نارضایتی خود از زندگی می‌اندیشند؛ نارضایتی که چاره‌اش لزوماً قرار گرفتن در جایگاه دیگری نیست و پس از آن هم گویی تنها شکل و نوع مشکلاتشان تغییر می‌یابد.

بنابراین جستجو برای رسیدن به یک حس "خوشبختی مطلق تعریف‌نشده‌ای" که بیشتر ایده‌آلی برگرفته از رسانه‌ها و خواسته‌های جامعه و نه خود افراد در دنیای واقعی است، منجر به عدم احساس رضایت دائمی ‌در زنان شده است.

همچنین شرایط سخت اقتصادی در کنار تظاهری‌شدن مصرف ثروت در جامعه، بالارفتن آمار آسیب‌های اجتماعی و ناامن شدن زندگی عاطفی زنان، افزایش آگاهی زنان نسبت به تبعیض‌های اجتماعی، کمرنگ شدن پیوندهای خانوادگی، افزایش طلاق و کاهش ازدواج، و در نهایت تنهاتر شدن افراد در جامعه مدرن، همگی منجر به کاهش کیفیت زندگی، سلامت روان و رضایت از زندگی در زنان است.

در نهایت آنکه بنا بر گزارش حاضر که صرفاً به توصیفی از وبلاگ‌های زنان و نوشته‌های زنانه آن پرداخته است، اصلی‌ترین مسئله‌ای که در جمیع زندگی زنان با هر نوع هویت خانوادگی و در سطوح مختلف سنی، تحصیلی و شغلی دریافت می‌شود، موضوع سطح بالای نارضایتی در همه این زنان است. در واقع این حجم نارضایتی در زنان ایرانی در هر سن و جایگاهی منجر به سطح پایین سلامت روان و میزان بالای افسردگی 20 تا 40 درصدی در زنان شده است. به همین دلیل طی بررسی‌های انجام‌شده احساس تنهایی و سرخوردگی معضلاتی هستند که در بین زنان و دختران ما روند افزایشی را طی کرده و در آنها عوامل سبب‌سازی مانند اختلافات خانوادگی و زناشویی، بیکاری و اختلالات روانشناختی که در بسیاری از موارد نادیده گرفته می‌شوند، نقش اساسی دارند؛ احساساتی که در روزمره‌نویسی‌های زنان وبلاگ‌نویس به خوبی بازنمایی می‌شوند.(مهرخانه)

*انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانه‌های داخلی و خارجی در «جام جم سرا» لزوما به معنای تایید یا رد محتوای آن نیست و صرفاً به قصد اطلاع کاربران بازنشر می‌شود.

Share


ادامه مطلب ...

شباهت‌ها و تفاوت‌های اعتیاد زنان و مردان

جام جم سرا:
مشاور دبیرکل ستاد مبارزه با مواد مخدر در امور زنان و خانواده با بیان اینکه «ابتلا به بیماری ایدز» و «سو استفاده جنسی» زنان معتاد را تهدید می‌کند گفت: بیشترین نوع مواد مصرفی در بین زنان تریاک، شیشه و کراک است.
زهرا بنیانیان، مشاور دبیرکل ستاد مبارزه با مواد مخدر در امور زنان و خانواده در مورد علل گرایش به اعتیاد در میان زنان توضیح داد: در علل گرایش به مصرف مواد مخدر در بین زنان و مردان شباهت‌ها و تفاوت‌هایی وجود دارد. درمورد شباهت‌ها می‌توان به مواردی از قبیل، قصد لذت و خوشگذرانی، دعوت و اصرار دوستان به همراهی در مصرف، برای تسکین آلام روحی، درد یا جبران ضعف‌های جسمانی و... اشاره کرد.
وی افزود: در مورد دلایل ویژه زنان برای گرایش به مصرف مواد مخدر نیز می‌توان از اجبار همسر به مصرف یا قاچاق و یا همراهی با همسر در مصرف (یا قاچاق) نام برد؛ در حالی که تقریبا می‌توان گفت هیچ مردی به دلیل اجبارِ زن خود، به مصرف روی نمی‌آورد.
به نقل از ایلنا، بنیانیان افزود: همراهی با همسر در مصرف و یا حتی قاچاق مواد معمولا با هدف حفظ کیان خانواده در بین زنان معتاد رخ می‌دهد، که می‌توان گفت این معضل به علت عدم آموزش صحیح مهارت‌های زندگی و مخصوصاً مهارت‌های جرئت ورزی، «نه گفتن» و حل مسئله برای زنان پدید آمده است.

مشاور دبیرکل ستاد مبارزه با مواد مخدر در امور زنان و خانواده اظهار کرد: یکی دیگر از تفاوت‌ها در علل گرایش زنان به اعتیاد، تمایل به لاغری و زیبایی است. متاسفانه به دلیل اثرات لاغری شیشه و متامفتامین، زنان هم آگاهانه و هم ناآگاهانه وارد دام اعتیاد به این مواد می‌شوند.
بنیانیان در مورد آمار‌های موجود در حوزه اعتیاد بانوان گفت: طبق پژوهش شیوع‌شناسی سال ۹۰، ۹/۳درصداز معتادین کشور را زنان تشکیل می‌دهند. در جمعیت سنی این پژوهش که میان زنان معتاد ۱۵ تا ۶۴ سال انجام شده، ۶۲% این زنان متأهل، ۳۵% مجرد و ۳% مطلقه یا بیوه هستند.
وی ادامه داد: سن بحرانی برای اولین شروع مصرف ۱۵ تا ۱۹ سال و تحصیلات ۶۷% آنان از دبیرستان به بالا است و بیشترین نوع مواد مصرفی در بین زنان تریاک، شیشه و کراک است و ۴۴% آنان زیر ۳۰ سال هستند.

مشاور دبیرکل ستاد مبارزه با مواد مخدر در امور زنان و خانواده در ارتباط با دیگر آسیب‌هایی که زنان مبتلا به اعتیاد را مورد تهدید قرار می‌دهد افزود: متأسفانه در بحث اعتیاد زنان حداقل با دو آسیب جدی ابتلاء به ویروس HIV و بیماری ایدز و و سوء استفاده جنسی و یا خود فروشی برای تأمین مواد روبرو هستیم


ادامه مطلب ...

اشتغال زنان ،سن ازدواج را افزایش داده است

جام جم سرا:

برای تحقق امر ازدواج جوانان، باید مقدمات آن فراهم شود و یکی از مهمترین مقدمات ازدواج ایجاد فرصت‌های شغلی، استقلال مالی و تامین هزینه‌های زندگی است.

یک مشاور خانواده درباره نقش دولت در فراهم کردن زمینه ازدواج جوانان، خاطرنشان کرد: مهمترین نقش دولت در این راستا فراهم نمودن زمینه‌های شغلی و تامین درآمد و سایر امکانات زندگی نظیر تامین مسکن و بیمه است.

ایوب سلیمانی با اشاره به اینکه انسان موجودی اجتماعی و برای ارضای نیازهای مختلف عاطفی، فکری و مالی نیازمند کمک دیگران است، تصریح کرد: در بیشترمواقع این نیازها در زمان حیات والدین از طریق آنان برطرف می‌شود و درغیاب والدین معمولا خواهران و برادران تکیه گاه عاطفی یکدیگر می‌شوند که در صورت تک فرزندی بودن و تعداد کم فرزندان، افراد با خلاء عاطفی مواجه می‌شوند.

وی با اشاره به مهمترین علل کاهش علاقه خانواده‌ها به فرزندآوری افزود: صنعتی شدن جوامع باعث شکل گیری نیازهای جدید و تامین نیازهای جدید شده و منابع مالی زیادی را می‌طلبد. بنابراین برای تامین این منابع زن وشوهر هر دو مجبورند ساعات زیادی را درخارج از خانه کار کنند که باعث صرف وقت و انرژی والدین می شود و تحت این شرایط والدین فرصت برای فرزندآوری و نگهداری از آنان را از دست می دهند.

این مشاور تصریح کرد: جوامع صنعتی برای اشتغال، نیازمند افراد متخصص هستند که برای کسب تخصص افراد باید از سالهای اولیه زندگی خودشان را برای اشتغال آینده آماده کنند که این مستلزم زحمت و هزینه زیاد برای والدین است و در نتیجه والدین ترجیح می دهند، حداقل فرزندان را داشته باشند.

وی با بیان اینکه دنیای صنعتی و پیشرفته امروزی امکانات زیادی را برای رفاه، تفریح و لذت بردن از زندگی برای انسانها فراهم کرده است، اظهار کرد: والدین برای غافل نشدن از امکانات فوق ترجیح می دهند به واسطه فرزندان، خود را در استفاده از امکانات فوق محروم نکنند.

کارشناس ارشد روانشناسی خاطرنشان کرد: گسترش امکانات ارتباطی مثل تلفن، تلویزیون، ماهواره و اینترنت باعث تهاجم فرهنگی و الگو برداری منفی از فرهنگ های به ظاهر پیشرفته و متمدن غربی است.

سلیمانی با بیان اینکه عرصه فرهنگی جامعه ما دگرگون شده و بانوان خواهان حضور بیشتر در عرصه‌های مختلف هستند ،افزود: به همین منظور تعداد خانم‌های شاغل هر روز رو به گسترش است و برای صاحب شغل شدن نیاز به کسب تخصص و تحصیلات دانشگاهی است که طی این مراحل و در نهایت اشتغال، فرصت زمان و انرژی را از بانوان گرفته و در نتیجه باعث به تاخیر افتادن ازدواج و کم شدن تمایل آنان به فرزندآوری می‌شود.(ایسنا)


ادامه مطلب ...

اختلال درد جنسی در زنان

جام جم سرا: در این اختلال، فرد دچار انقباضات غیرارادی می‌شود که این واکنش‌ها حتی هنگام معاینات پزشکی نیز رخ می‌دهد و در نتیجه وی نمی‌تواند رابطه جنسی با همسر خود برقرار کند. این اختلال اغلب زنان با تحصیلات بالا و دارای طبقات اجتماعی و اقتصادی بالا را گرفتار می‌کند.

در این اختلال خود زن ممکن است از داشتن ارتباط با همسرش امتناع نکند و از لحاظ فکری با این پدیده در تعارض نباشد و تمایل به برقراری رابطه داشته باشد، اما ناخودآگاه اجازه انجام عمل جنسی را به شریک جنسی خود نمی‌دهد.

علل مختلفی می‌تواند واژینیسم را ایجاد کند که از آن جمله می‌توان به یک حادثه جنسی نامطلوب، تجاوز به عنف، کثیف دانستن رابطه جنسی، عفونت‌ها و خواندن داستان‌هایی در خصوص تجاوز به عنف اشاره داشت. احساس گناه ناشی از انجام رفتار جنسی با همسر نیز می‌تواند عامل تشدیدکننده برای این اختلال باشد.

علاوه بر آن ترسی که زن از داشتن ارتباط جنسی دارد نیز می‌تواند از لحاظ روانی این اختلال را شدت دهد. معمولا اولین بار که این اختلال تشخیص داده می‌شود در معاینات پزشکی یا اولین ارتباط با شریک جنسی و همسر دیده می‌شود و فرد به صورت ناخودآگاه از داشتن ارتباط امتناع می‌کند و اسپاسم‌های ناگهانی در عضلات او اتفاق می‌افتد.

این اختلال تبعات روانی و جسمانی مختلفی را در زوج‌ها ایجاد می‌کند. از لحاظ فیزیولوژیک زنان مبتلا علاوه بر انقباض دچار لرزش، تعرق و تغییر آهنگ تنفس می‌شوند و از لحاظ شناختی نیز افکار منفی به آنها هجوم می‌آورد و در نهایت ترس آنها شدت یافته و پاسخ‌هایی که از لحاظ رفتاری ارائه می‌کنند حاکی از ترک رابطه و گریستن و پرخاش است.

زنانی که مبتلا به این اختلال هستند بشدت در اعتماد به نفسشان مشکل ایجاد می‌شود. آنها خود را یک شریک جنسی ضعیف می‌دانند. این اختلال می‌تواند از ابتدای رابطه ایجاد شود یا این که فردی که سالم بوده پس از چند سال به دلیل حادثه‌ای تلخ دچار واژینیسم شود.

اولین نکته برای درمان واژینیسم علاوه بر درمان‌های فیزیولوژیک این است که باید توجه داشت اولا این اختلال ارادی نیست و دوم این که درد و ترس از داشتن آمیزش واقعا در فرد وجود دارد و ایفای نقش نیست. برای درمان‌های شناختی باید ابتدا متن افکار فرد در خصوص آمیزش جنسی شناسایی شود. سپس روی خطاهای شناختی تمرکز شود.

چنانچه تکنیک‌های آرام‌سازی به فرد آموزش داده شود می‌توان در حین درمان‌های شناختی از روش‌های آرام‌سازی تدریجی عضلانی نیز بهره برد. این اختلال قابل درمان است و خطاها و باورهای غلطی که فرد طی سال‌ها درباره رابطه جنسی داشته باید به چالش کشیده شود و علاوه بر آن بازبینی فیلم‌های آموزشی زایمان طبیعی در کنار روان‌شناس نیز می‌تواند به ارتقای اطلاعات فرد در خصوص آمیزش کمک کند. درمان‌های گام به گام و همراهی مداخلات شناختی و دکتر زنان و کمک به معاینه بدون درد به درمان این اختلال کمک می‌کند.(دکتر مهرنوش دارینی/روان‌شناس و مشاور)

Share


ادامه مطلب ...

مکمل‌های غذایی رایگان برای زنان باردار

جام جم سرا: «سیدحسن هاشمی» امروز (شنبه) با اعلام این خبر در جشن بزرگ اهداکنندگان خون افزود: سهم زنان در اهدای خون بسیار زیاد است.
وی با بیان اینکه سال گذشته (1392) دو میلیون ویکصد هزار واحد خون اهدا شد، ادامه داد: بیش از 50 درصد اهداکنندگان خون، مستمر هستند که دارا بودن خون پاک برای ما بسیار افتخار آمیز است. این افتخار حاصل مدیریت همگان از جمله سازمان انتقال خون و شهرداری بوده که باعث استمرار حیات و زندگی در افرادی می شوند که نیازمند اهدای خون هستند.

به گزارش ایرنا، در این مراسم از سوی مدیرعامل سازمان انتقال خون به وزیر بهداشت نشان چهل سالگی اهدای خون اعطا شد.

Share


ادامه مطلب ...

مردان تهرانی بیشتر از زنان می‌میرند

جام جم سرا: در سه ماه نخست سال جاری یعنی از اول فروردین تا 20 خرداد 11 هزار و 133 نفر جان خود را از دست داده‌اند که 6 هزار و 437 نفر از آنها مرد، 4 هزار و 294 نفر زن و 402 نوزاد بودند. در سه ماه نخست سال‌جاری، کمترین فوت‌شدگان (از نظر سنی) در گروه 5 تا 9 سال، 60 نفر و بیشترین فوت شدگان از نظر سنی شامل افراد 65 سال به بالا، 6 هزار و 106 نفر بوده است. این در حالی است که سال گذشته در گروه سنی 5 تا 9 سال 288 نفر و در گروه سنی 65 سال به بالا 29 هزار و 58 نفر فوت کردند. تعداد فوت‌شدگانی که سال گذشته خارج از سازمان بهشت‌زهرا دفن شدند، 15 هزار و 758 نفر و تعداد فوت‌شدگان داخل این سازمان 36 هزار و 566 نفر بودند، این درحالی بود که تعداد افرادی که در سه ماه نخست سال جاری خارج از سازمان دفن شدند 3هزار و 440 نفر و تعداد افرادی که در این مدت داخل سازمان دفن شدند 7هزار و 693 نفر بوده است. کمترین علت فوت در سال گذشته به‌دلیل بیماری «سل» دستگاه تنفسی بود که جان یک مرد را گرفت و بیشترین علت فوت به‌دلیل ایست قلبی بود که جان 6 هزار و 620 نفر را در این مدت گرفته است. کمترین علت فوت در سه ماه نخست سال‌جاری نیز بیماری آسم بود که جان یک نفر را گرفت، اما ایست قلبی همچنان به‌عنوان بیشترین علت فوت معرفی شده است که بر اساس آن در سه ماه نخست امسال جان یکهزار و 370 را نفر را گرفته است. تسنیم نوشت؛ کمترین متوفیان سال گذشته نیز با تعداد 275 نفر در منطقه 22 شهرداری تهران و بیشترین تعداد متوفیان با تعداد 2 هزار و 516 نفر در منطقه 4 بوده است، اما در سه ماه نخست سال‌جاری کمترین متوفیان با تعداد 51 نفر در منطقه 22 و بیشترین متوفیان با تعداد 625 نفر در منطقه 10 بوده است. اسفند سال گذشته اعلام شده بود که  از ابتدای سال‌جاری تا امروز یک میلیون و ۳۴۹ هزار و ۵۶ نفر به جمعیت کشور افزوده شده که این رقم نسبت به سه ماه گذشته ۳۶۷ هزار و ۲۷۴ نفر افزایش داشته است. در این بین پسرها با ۳۲ هزار و ۳۷۶ تولد بیشتر از تعداد متولدین دختر پیشتازند و تعداد آنها از ابتدای سال‌جاری تا امروز به ۶۹۰ هزار و ۷۱۶ نفر رسیده، این درحالی است که تعداد دختران متولدشده نیز در همین مدت به ۶۵۸ هزار و ۳۴۰ نفر رسیده است.(آرمان)

Share


ادامه مطلب ...

آزار زنان در دنیا؛هر 18 ثانیه یک نفر

جام جم سرا:معاون پیشگیری از آسیب‌های اجتماعی سازمان بهزیستی کشور گفت: باتوجه به توسعه یافتگی جوامع و شهرنشینی آسیب‌های اجتماعی (طلاق، اعتیاد) افزایش چشمگیری یافته که این امر تأثیر بسزایی در بالا رفتن میزان خشونت‌های خانگی دارد.

فرهاد اقطار افزود: خشونت به چهار دسته فیزیکی (قطع عضو، کتک زدن)، روحی و روانی (توهین، شک، حسادت)، محرومیت و محدودیت (گرفتن استقلال مالی از فرد، مصادره اموال او) و جنسی (تجاوز و سوء استفاده) تقسیم می‌شود.

ویتصریح کرد: کودک آزاری، سالمند آزاری، معلول آزاری، همسر آزاری از اقسام خشونت بوده و خشونت خانگی شامل: رفتار خشونت آمیز فرد در خانواده بر علیه یک فرد یا دیگر اعضای خانواده می‌باشد.

اقطاراظهار داشت: سازمان بهزیستی کشور برای پیشگیری از آسیب‌های اجتماعی اقدامات خاصی را انجام داده که از آن جمله می‌توان به اجرای طرح پیشگیری از خشونت‌های خانگی و کودک آزاری اشاره نمود که از فروردین ماه سالجاری به مرحله اجرا درآمده است.

اقطار ادامه داد: برای اجرای این طرح 6 ماه زمان صرف مطالعه، پژوهش و استفاده از منابع شده و سازمان بهزیستی در نظر دارد با آموزش درسطح خانواده و محله، تعریف خشونت، چه عواملی در بروز خشونت موثر است، چه مهارت‌هایی می‌تواند موجب پیشگیری از خشونت شود، در صورت اتفاق و بروز خشونت به چه مراکزی مراجعه شود، این طرح را به مرحله‌ی اجرا درآورده و به اهداف خود نزدیک شود.

وی خاطر نشان کرد: در سال 1382 وزارت کشور طبق پژوهشی که انجام داد متوجه‌ آمار بالای خشونت در سطح کشور شد و لازم است بدانیم در هر 18 ثانیه در دنیا یک زن مورد آزار قرار می‌گیرد.(فارس)


ادامه مطلب ...

سرپناهی شبانه برای زنان خیابانی بسازیم

جام جم سرا: این زنان در معرض ابتلا به انواع بیماری‌ها هستند که نیاز آنها را به حمایت‌های بهداشتی و درمانی ایجاد می‌کند با توجه به اینکه کشور ما در معرض موج سوم ابتلا به اچ‌آی‌وی از طریق رابطه جنسی محافظت‌نشده قرار دارد.
علاوه بر اینها احتمال بارداری این زنان در کنار ابتلا به بیماری‌های مقاربتی نیاز آنها را به خدمات بهداشتی و درمانی افزایش می‌دهد و در نتیجه یکی از بزرگ‌ترین مشکلات عدم‌دسترسی این زنان به خدمات بهداشتی و درمانی است. آنها شناسنامه و دفترچه درمانی ندارند و می‌توان با معرفی ان‌جی‌اوها، موسسات و درمانگاه‌های محلی کارت سلامت برای این زنان صادر کرد تا این زنان بتوانند بدون پرداخت هزینه‌های درمانی و با ارایه این کارت خدماتی همچون سونوگرافی، تست بارداری، خون و... را انجام دهند.
لازم است راهکارهایی فراهم شود تا با همکاری مددکار و روانشناس و پزشک از بچه‌دارشدن این زنان با موافقت خود شخص جلوگیری شده و لوله‌های تخم‌گذاری آنها بسته شود، چرا که در ایران این امر با اجازه همسر اتفاق می‌افتد و اغلب این زنان فاقد همسر رسمی و شرعی هستند و بچه‌دارشدن آنها مشکلاتی را ایجاد می‌کند، از این جمله می‌توان به تولد کودکان معلول و مبتلا به اچ‌آی‌وی اشاره کرد.
خوابگاه‌هایی برای این زنان پیش‌بینی‌شده است. اما این خوابگاه‌ها فرزندان این زنان را نمی‌پذیرند. لازم است موسسات و نهادهای مسوول، خوابگاه‌ها و سرپناه‌های شبانه‌ای را برای این زنان ایجاد کنند که این زنان را به همراه فرزندانشان پذیرش کنند تا مشکلات این زنان کمتر شود چرا که فرزندان این زنان همچون خود آنها و چه‌بسا بیشتر از خود آنها آسیب‌پذیرند و به این ترتیب این زنان و فرزندانشان می‌توانند زندگی‌کردن در جایی امن را تجربه کنند.

نیاز به همکاری نزدیک بهزیستی، اورژانس اجتماعی، بیمارستان‌ها و نیروی انتظامی در زمینه زنان خیابانی باردار در زمان وضع حمل وجود دارد، در این صورت می‌توان در هنگام تشخیص مددکار بیمارستان مبنی بر عدم صلاحیت این زنان به هر دلیل در صورت راضی‌شدن او فرزندش را به بیمارستان واگذار کرد اما در حال حاضر عنوان می‌شود نمی‌توان این واگذاری را در بیمارستان انجام داد و حتی اگر اورژانس و بهزیستی بپذیرند عنوان می‌شود که ابتدا باید زن از بیمارستان ترخیص شود و در ادامه فرزندش واگذار شود. به این ترتیب مادر با وجود تمام مشکلات از جمله بی‌سوادی، فقر، مهاجربودن، اعتیاد، نداشتن حامی و... با فرزندش راهی خیابان می‌شود. در آغوش‌گرفتن و شیردادن رابطه عاطفی فرزند و مادر را تقویت می‌کند و مادر دیگر راضی به واگذاری فرزندش نمی‌شود. اما در صورت حل این مشکل آسیب روحی و عاطفی وارد بر مادر هم کمتر می‌شود.
پس از اینکه مادر با فرزندش از بیمارستان بیرون می‌رود دیگر نمی‌توان پیش‌بینی کرد چه اتفاقی رخ می‌دهد، به‌خصوص در محلات آسیب‌خیز که زن سرپناهی ندارد. از سوی گروه‌های سودجو، سوءاستفاده‌گر و بزهکار مورد سوءاستفاده قرار می‌گیرد و به هر دلیلی فرزندش را از دست می‌دهد؛ دزدیده می‌شود، فروخته می‌شود و آن کودکان وارد چرخه جابه‌جایی موادمخدر، قاچاق و... می‌شود.
ضرورتی دیگر فراهم‌آوردن امکان بارداری‌های کنترل‌شده و با نظارت است تا میزان باروری در این زنان کاهش پیدا کند. اگر این افراد تحت مراقبت‌های سازمان بهزیستی و وزارت بهداشت قرار گیرند، می‌توان بر بارداری‌هایشان نیز نظارت کرد. با آموزش و ارایه خدمات مددکاری و روانشناختی در مراکز و صرف نگهداری و پیگیری قضایی این زنان مشکلی را حل نمی‌کند چرا که آنها با اجبار زیربار استفاده از وسایل پیشگیری و... نمی‌روند.
چه خوب است که امکانات سرپناه برای این زنان بر اساس نیازشان و در مناطق مختلف ایجاد شود تا هم امنیت بیشتری داشته باشند و هم جوانان شهر در معرض مواجهه با آنها و بیماری‌هایی همچون اچ‌آی‌وی و هپاتیت نباشند.
جرم‌بودن پدیده روسپی‌گری در کشور، دسترسی به زنان خیابانی را کاهش می‌دهد، چرا که آنها به مراکز مداخله در بحران و بازپروری مراجعه نکرده و تنها با حکم قضایی روانه مراکز می‌شوند و انجام برنامه‌ریزی‌ها برای آنها و برقراری ارتباط مناسب و جذب آنها به چرخه توانمندسازی را دشوار می‌کند. لازم است نوع نگاه به این زنان تغییر یابد.
این زنان در معرض انواع خشونت‌ها و بیماری‌ها قرار دارند، چرا که زنی که به یکباره توسط چند نفر مورد تجاوز قرار می‌گیرد، نمی‌تواند در آن شرایط و ضرب‌وشتم، از سلامتی‌اش دفاع کند. نیاز است برای حمایت از زنان خیابانی، مراکز امدادرسانی خیابان و محلات ایجاد شود تا اعتماد آنها جلب شده و بتوانند طرح مساله کنند.
لازم است در این مراکز روی مسایل بهداشت، درمان، بیماری‌های روانی و مقاربتی این زنان کار شود؛ همچنین تلاش شود این زنان در معرض خشونت کمتری قرار گیرند. اینها فرزندان و دختران مملکت ما هستند و اگر برایشان کاری انجام نداده و حمایت نشوند، مشکلات جامعه افزایش می‌یابد و لازم است راهکارهایی در این زمینه تدوین شده و این زنان مورد پذیرش قرار گیرند.
(لیلا ارشد/شرق)


*انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانه‌های داخلی و خارجی در «جام جم سرا» لزوما به معنای تایید یا رد محتوای آن نیست و صرفاً به قصد اطلاع کاربران بازنشر می‌شود.


ادامه مطلب ...