مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

محققان: تغذیه با شیر مادر، سبب موفقیت فرزندان می‌شود

دکتر «برناردو هورتا»، متخصص ارشد این مطالعه گفت: تغذیه با شیرمادر با بهبود عملکرد فرد در تست‌های ضریب هوش در سن ۳۰ سالگی مرتبط است. همچنین تغذیه با شیرمادر به شکل غیرمستقیم بر موقعیت اجتماعی فرد دارد چرا که امکان افزایش سطح تحصیلات و حتی کسب درآمد بیشتر را فراهم می‌سازد.

این پزشک افزود: با توجه به فوائد طولانی‌مدت و مزایای کوتاه مدت تغذیه با شیرمادر، ضرورت دارد که مادران نوزادانشان را با شیر خود تغذیه کنند. با این حال برخی از پزشکان بر این‌ باورند که هنوز نمی‌توان ارتباط تغذیه با شیر مادر را با افزایش ضریب هوشی و موفقیت بیشتر در زندگی فرد تایید کرد.

علاوه بر این، «اریک مورتنسن» از دپارتمان سلامت عمومی دانشگاه کپنهاگ در دانمارک گفت: در این مطالعه تنها رابطه بین تغذیه با شیرمادر و ضریب هوشی نشان داده شده و ارتباط علت معلولی آن تایید نشده‌ است.

هرچند پزشکان معتقدند که تغذیه با شیر مادر تنها یکی از فاکتورهای متعددی است که بر رشد و بهبود وضعیت هوشی تاثیر می‌گذارد. همچنین فاکتورهایی همچون ضریب هوشی والدین، وضعیت تحصیلی و طبقه اجتماعی آنان تاثیرگذاری بیشتری بر فرزند دارد.

در مطالعه جدید اطلاعات مربوط به ۳۵۰۰ نوزاد که در سال ۱۹۸۲ متولد شده‌اند، مورد بررسی قرار گرفت. این اطلاعات شامل میزان تغذیه با شیرمادر، سطح تحصیلات، درآمد و ضریب هوشی آنان در سن ۳۰ سالگی می‌شود.

به گزارش هلث‌دی نیوز، متخصصان دریافتند نوزادانی که با شیرمادر تعذیه شده‌اند نسبت به افراد دیگر سطح ضریب هوشی بالاتری داشته، بیشتر به کسب تحصیلات پرداخته و در بزرگسالی میزان درآمد بالاتری داشته‌اند. (ایسنا)

61


ادامه مطلب ...

نقش شخصیت ‌همسر بر موفقیت شغلی افراد

پژوهش‌های انجام شده مرا به فکر فروبرد. اولین نکته در مطالعه روزانه بر زوجینی که هر دو شاغل هستند، این است که وقتی روابط صمیمی افراد با همسرانشان به خوبی پیش برود، وقت بیشتری را سر کار می‌گذارند؛ چون نبود درگیری‌ در خانه، قدرت احساسی، شناختی و فیزیکی بیشتری برای رفتن به سر کار به فرد می‌دهد.
نکته بعدی این است که شخصیت‌ همسر بر نتایج کاری کارمندان مثل درآمد، ترفیعات و مانند آن تاثیر می‌گذارد. مطالعات انجام شده یادآوری می‌کنند که هر فردی که کاری را در محیط کارش انجام می‌دهد، از شرایط اجتماعی و خانوادگی خود تاثیر می‌پذیرد. ما باید به این زمینه‌ها بیشتر توجه کنیم.
ابتدا اجازه بدهید بگویم که من از تسهیم احساسی در اداره دفاع نمی‌کنم. دخالت نکردن در مسائل شخصی قاعده‌ای در کار من است. این مساله باعث می‌شود کارها به درستی انجام شوند.
در تحقیقی که بریتانی سی. سولومون و جاشوا جی جکسون از دانشگاه واشنگتن بر هزاران خانوار استرالیایی در مورد اثر شخصیت همسر بر نتایج شغلی افراد انجام دادند، به نتایج جالبی دست یافتند. این اطلاعات فقط بر ابعاد شخصیتی متکی نبودند، بلکه درآمدها، ترفیعات و رضایت شغلی را نیز شامل می‌شدند.
اطلاعات شخصیتی پنج بعد مهم شامل برون‌گرایی، دوست‌داشتنی و خوشایند بودن، روان‌رنجوری، وجدان‌گرایی و گشاده‌رویی در برابر تجربیات مختلف را پوشش می‌دهد. محققان دریافتند که تنها ویژگی‌ همسر که بر اثرات کاری کارمندان تاثیر بسزایی دارد، وجدان‌گرایی است که بدون توجه به جنسیت فرد، درآمد وی، شمار ترفیعات و رضایت شغلی را پیش‌بینی می‌کند.
سولومون می‌گوید: اول اینکه همسران باوجدان وظیفه‌شناس امور خانواده را مدیریت می‌کنند و در نتیجه کارمندان را در تمرکز بر کارشان آزاد می‌گذارند. زمانی که شما بتوانید بر کسی تکیه کنید، فشارها از روی شما برداشته خواهد شد. دوم اینکه همسران وظیفه‌شناس موجب می‌شوند کارمندان از ازدواجشان رضایت بیشتری داشته باشند. سوم اینکه کارمندان تحت تاثیر این وظیفه‌شناسی همسران خود قرار می گیرند.
البته این به آن معنی نیست که موفقیت شما به این بستگی خواهد داشت که حتما ازدواج کنید. افراد مجرد بسیاری وجود دارند که بسیار در کارشان موفق هستند و مدیران موثر بسیاری هستند که ازدواج نکرده‌اند. در حقیقت، تحقیقات بیان می‌دارند که در شرایط معین، مجرد بودن به مدیران اجرایی کمک می‌کند تا شرکتشان را اداره کنند. شرکت‌هایی که توسط مدیران مجرد اداره می‌شوند به‌طور موثرتری کار می‌کنند و ریسک‌های بزرگ‌تری را نیز نسبت به شرکت‌های دیگر متحمل می‌شوند. اما طبق گفته سولومون، افراد موفق غالبا از ازدواج کردن به نتایج مطلوبی می‌رسند: «وقتی ازدواج می‌کنید دیگر دو فرد مجزا نیستید، بلکه یک موجودیت مستقل را تشکیل می‌دهید.»
موجودیت قوی منفعت بیشتری را به همراه دارد. روشن است که زندگی کاری تک‌بعدی ما، زندگی چندبعدی خارجی ما را به طور کامل نشان نمی‌دهد؛ اما آنچه روشن نیست وسعت افرادی است که بخش‌هایی از یک تیم هستند، تیم‌های دو نفره که در بیرون محیط کارند. ممکن است هر همکار یا رئیس شرکت توسط یک همسر باوجدان حمایت شود؛ کسی که با رضایت یا حتی از روی میل مراقب همه چیز است، کسی که نبودش به کار فرد لطمه خواهد زد.
ما نمی‌توانیم یا شاید نخواهیم که درباره جزئیات این تیم‌ها بدانیم؛ اما همان‌طور که سولومون اشاره می‌کند اگر سازمان‌ها واقعا اثرات روابط بیرونی قوی را بر محیط کار درک کنند، سیاست‌هایی همچون ساعت کاری انعطاف‌پذیر و ارتباط برقرار کردن از راه دور را بیشتر می‌پذیرند که باعث می‌شود کارمندان راحت‌تر با همسرانشان ارتباط برقرار کنند.
شاید شما موافق این مساله نباشید که شرکتتان باید در بهبود روابط زناشویی شما سهیم باشد؛ اما چیزهایی وجود دارد که می‌توانید خودتان انجام دهید. می‌توانید همسرتان را که از شما پشتیبانی می‌کند، حمایت کنید. اگر شما بر اعتماد و پشتکار او تکیه می‌کنید، این خصایص را حق مسلم خود ندانید. شاید وقتی در کارتان موفق شدید، فراموش کنید که برای موفقیت شما چقدر زحمت کشیده شده است.
وقتی که در کارتان موفق شدید، به‌یاد آورید که همسرتان برای موفقیت شما تا چه حد زحمت کشیده است، از وجدان‌گرایی او یاد بگیرید. تمام نیروی خود را صرف کارتان کنید. در این صورت ممکن است دریابید که همسر باوجدان شما دید جذابی دارد که شما را در موقعیت‌های غیرقابل انتظار قرار می‌دهد. (مترجم: آناهیتا جمشیدنژاد/ منبع: HBR/ دنیای اقتصاد)


ادامه مطلب ...

گفت‌وگو، شاه‌کلید دستیابی به موفقیت

گفت‌و‌گو نماینده عبور از مرحله خودمحوری آغازین است که در آن هر فرد فقط می‌خواهد خواسته خود را به کرسی بنشاند و از اینکه دیگری مانند او نمی‌اندیشد حتی متعجب می‌شود.

گفت‌و‌گو به معنی پذیرش این واقعیت است که می‌دانم طرف مقابل من دیدگاه‌ها و علایق متفاوتی می‌‌تواند داشته باشد و من می‌خواهم از آن‌ها آگاه شوم.
دیده‌اید برخی افراد زمانی که با دیگری مشکلی دارند و این مشکل مطابق میلشان حل نمی‌شود با او قهر می‌کنند و حرف نمی‌زنند؟ آنان از این وسیله ارتباطی تنها به عنوان ابزاری جهت تحکم می‌خواهند استفاده کنند. با گفت‌و‌گو می‌توان به دیگری اطلاع داد که ما از نیاز‌ها، آرزو‌ها و عواطف او اطلاع داریم یعنی او برای ما ارزش دارد به این ترتیب ارتباط مؤثری به وجود می‌آید که بر صمیمیت می‌افزاید. برای ارتباط مؤثر و مثبت با دیگری برخی نکات کلیدی وجود دارد که به اختصار به آن‌ها اشاره می‌کنم.
*گوش سپردن فعال، نه اینکه فقط صبر کنیم تا حرف دیگری تمام شود تا بلافاصله عقیده از پیش تعیین شده خود را ادامه دهیم.
*پذیرش، به این معنی که برای آنچه صحیح و منطقی اما برخلاف سلیقه ماست جایی بازکنیم و آن‌ها را وارد روان بنه خویش کنیم.
*بیان احساس خود درباره گفتار یا رفتار دیگری و نه درباره به کلیت وجود آنان. برای نمونه؛ من این عقیده شما را نمی‌پسندم به جای آنکه بگوییم همه عقاید شما غیرقابل پذیرش است. اگر نکته‌ای مورد پذیرش ما قرار گرفت آن را در کلام نیز تصدیق کنیم و به این ترتیب ارتباط را مثبت‌تر کنیم.
* ارتباط، در زندگی خانوادگی، در مدرسه، در محل کار و در جامعه بزرگ هرچه ارتباط‌های ما با دیگران مؤثر‌تر، صمیمانه‌تر و عمیق‌تر باشد، پیشرفت بیشتری خواهیم داشت. از معیارهای سلامت روان داشتن روابط خوب با دیگر اعضای جامعه است. انزوا و گوشه‌گیری با بسیاری از مشکلات روانی و اجتماعی ملازمه دارد. میزان افسردگی به نحوی چشمگیر در افرادی که تنها زندگی می‌کنند نسبت به افرادی که با خانواده به سر می‌برند بیشتر است. افرادی با مهارت‌های ارتباطی ضعیف، مورد پذیرش دیگران قرار نمی‌گیرند و در نتیجه با وجود توانایی‌های علمی از دیگران عقب می‌افتند.
افراد با روابط بین فردی خوب، جایگاه مناسبی بین دیگران دارند، در برابر حوادث زندگی می‌توانند از یاری دیگران استفاده کنند، احساس امنیت روانی در آنان بیشتر است، می‌توانند از دیگران بیاموزند و جهان و خود را از دریچه چشمان دیگران نیز ببینند.


اما آن چیزهایی که باعث بهبود ارتباط بین فردی می‌شود عبارتند از:
*اهمیت دادن به دیگران، یعنی بدانیم دیگران نیز چون ما ارزش و اعتبار دارند و دیدگاه‌ها و خواسته‌هایی ویژه خود دارند و مایلند ما به این ویژگی‌ها توجه نشان دهیم.
*بیاموزیم که به گفته دیگران به صورت فعال گوش بسپاریم، نه تنها پیام‌های کلامی بلکه ارتباط غیرکلامی دیگران از طریق حالت چهره و بدن نیز بسیار نکات را درباره دیگران به ما می‌آموزد. اگر نکته‌ای مبهم در رابطه با دیگری داشته باشیم، می‌توانیم با ادب و با صداقت و صراحت بپرسیم، این کار سبب نزدیک شدن افراد به یکدیگر می‌شود.
*احترام گذاشتن به دیگران و در عین حال بیان افکار و عقاید و عواطف خود و دفاع از حقوق خویش نیز رابطه بین فردی شفاف‌تر و کارآمدتری را پایه می‌ریزد.
*بدانیم که کارهای بزرگ همه به مدد همکاری انسان‌ها انجام شده است و از این رو ارتباط بین فردی موفق به معنی پیشرفت جامعه نیز هست. (دکتر فربد فدایی، روانپزشک/ ایران)

81


ادامه مطلب ...

ابزار موفقیت: روش‌های مدیریت و افزایش هوش هیجانی

هوش هیجانی یعنی مدیریت چالش‌ها

هوش هیجانی به معنای مدیریت و درک احساسات است به‌طوری که باعث دور ریختن تنش و استرس، برقراری ارتباط موثر با دیگران، رویارویی کارآمد با چالش‌های زندگی، درک اطرافیان و اصلاح تنش‌ها و به طور کلی درگیری‌هایی است که در طول زندگی روزمره با آن‌ها مواجه می‌شویم. بنابراین اگر شخصی بتواند به گونه‌ای احساسات خود را مدیریت کند که این تعادل را در زندگی خود و محیط پیرامونش به وجود بیاورد، از هوش هیجانی برخوردار است. اگر افراد بتوانند احساسات خود را کنترل کنند و مدیریت کافی داشته باشند باعث جذب دیگران به سمت خودشان می‌شوند و این اتفاق باعث موفقیت شغلی و حرفه‌ای آن‌ها خواهد شد، اما برای بالابردن هوش هیجانی تکنیک‌هایی وجود دارد.


از استرس دور شوید

برای اینکه بتوانید هوش هیجانیتان را تقویت کنید در اولین قدم باید خود را از استرس و تنش‌ها دور کنید و از احساسات خود و دیگران آگاهی کامل داشته باشید. برای مثال وقتی در شرایط سخت و بحرانی قرار می‌گیرید باید خیلی سریع نسبت به احساسات خود آگاهی به دست آورید به نحوی که اجازه ندهید تعادل و وضعیت روانیتان به هم بریزد.
اگر بتوانید سریع احساسات خود را شناسایی و آن را کنترل کنید مانع تصمیم‌گیری‌های غلط و واکنش‌های منفی و ناکارآمد خواهیدشد. کنترل استرس و تنش نیز به تمرین روزانه نیاز دارد و به سادگی به دست نمی‌آید، اما اگر بتوانید روی احساسات منفی مثل عصبانیت، اضطراب و خشم مدیریت داشته باشید باعث ایجاد تعادل در افکار و رفتارتان شده‌اید و این یعنی هوش هیجانی.
احساس تنش یا عصبانیت و سایر احساسات منفی نشانه‌هایی دارند که اگر آن‌ها را شناسایی کنید راحت‌تر می‌توانید کنترلشان کنید. برای مثال اگر شما فرد بصری هستید و در یک موقعیت استرس‌زا قرار گرفته‌اید تمرکز خود را روی موردی خوشایند‌تر معطوف کنید مانند یک شاخه گل و دیدن تصویری زیبا و آرامش‌بخش تا نقطه تمرکزتان را منحرف کنید. اگر بدنتان گرم و ضربان قلبتان بیشتر شده سعی کنید نسبت به این نشانه‌ها آگاه باشید و کارهایی انجام دهید که باعث برطرف شدن علائم جسمی شما شوند.


طرز گفتن مهم‌تر از نوع کلمات شماست

ایجاد یک ارتباط خوب از ویژگی‌های یک فرد دارای هوش هیجانی است. هنگام صحبت به چشم‌های شخص مقابلتان نگاه کنید و با آرامش و شمرده‌شمرده صحبت کنید. به تن صدایتان نیز توجه کنید که خیلی آرام و آهسته نباشد. توجه به نشانه‌های غیرکلامی نشان‌دهنده هوش هیجانی شما هنگام برقراری یک ارتباط است. هنگام صحبت از طنز و شوخی نیز استفاده کنید. شوخ بودن باعث از بین بردن کسالت در طرف مقابلتان می‌شود و اگر متعادل باشد محبوبیت شما را نیز به دنبال دارد.


باهوش‌ها درگیر بحث‌های بی‌مورد نمی‌شوند

همه افراد در طول زندگی ممکن است با شرایطی ‌روبرو شوند که در آن درگیر یک بحث خانوادگی، شغلی یا دوستانه شوند، اما درگیر شدن در مشاجره و بحث باعث تلف شدن انرژی می‌شود خصوصا اگر موضوع بحث بسیار بی‌اهمیت باشد. خود شما بهترین کسی هستید که می‌تواند تشخیص دهد کدام بحث باارزش و کدام بی‌مورد است. از بحث‌های بی‌مورد به خاطر خودتان هم که شده دوری کنید تا باعث تلف شدن انرژیتان نشوید.


ممکن است در یک بحث به این نتیجه برسید که با وجود توضیحات منطقی و مستند شما شخص مقابلتان به هیچ وجه زیر بار نمی‌رود و سرسختانه در موضع‌گیری خود باقی مانده است. در این مواقع حتی اگر نمی‌توانید شخص مقابلتان را قانع کنید بهتر است حداقل از ادامه بحث خودداری کنید.


ببخشید

در زندگی هر شخصی کدورت و رنجش از دیگران دیده می‌شود و همه ما در بخش‌هایی از زندگیمان توسط کسی مورد آزار و رنجش قرار گرفته‌ایم، اما ماندن در احساسات گذشته هیچ فایده‌ای برایتان ندارد. فراموش کردن خطاهای دیگران بیشتر به خاطر خودتان است تا دیگران. بنابراین اگر می‌خواهید هوش هیجانیتان را تقویت کنید اتفاقات تلخ و آزاردهنده‌ای را که در گذشته برایتان افتاده فراموش کنید و آرامش را به خودتان برگردانید.


دیگران را درک کنید

درک کردن دیگران یعنی خودتان را جای دیگران بگذارید تا از دیدگاه آن‌ها به موضوع نگاه کنید. هر چند به‌صورت کامل هرگز هیچ شخصی نمی‌تواند مانند دیگران فکر کند چون همه افراد در محیط متفاوتی رشد کرده‌اند اما درک موقعیت افراد دیگر باعث می‌شود بهتر بتوانید آن‌ها را درک کنید و کمتر به قضاوت‌های عجولانه‌ روی آورید.


شادی را وابسته به چیزی ندانید

بسیاری از افراد شادی و آرامش خود را در گرو اموال و دارایی‌های مادی می‌دانند و بدون داشتن آن‌ها شاد نیستند، اما افرادی که هوش هیجانی دارند شادی خود را وابسته به چیزی نمی‌دانند و این موضوع به‌دلیل کنترل آگاهانه احساساتشان است. افراد باهوش هیجانی اغلب افراد شادی هستند و این شادی را از هدیه و دریافت‌های بیرونی ندارند بلکه شادی را با همه وجود در خودشان حس می‌کنند.


۴ ویژگی هوش هیجانی

۱-خودآگاهی:
یعنی فرد به احساسات خود آگاهی داشته باشد و بخوبی بداند این احساسات چگونه افکار و رفتارش را تحت‌تاثیر قرار می‌دهد. شخص خودآگاه، به ضعف‌ها و نقاط قوت خود بخوبی آگاه است و اعتماد به نفس لازم را دارد.


۲-مدیریت خود:
مدیریت و کنترل احساسات به‌صورت مثبت و موثر به گونه‌ای که فرد را قادر به تغییر شرایط پیرامونش کند.


۳-آگاهی اجتماعی:
شخصی که آگاهی اجتماعی دارد می‌تواند نیاز‌ها، عواطف و احساسات دیگر افراد را به خوبی درک کند و با افراد و گروه‌های اجتماعی مشارکت و احساس آرامش کند.


۴-مدیریت روابط:
نوعی دیگر از هوش هیجانی مدیریت روابط است؛ یعنی فرد می‌تواند به خوبی ارتباطی را شکل دهد و آن را حفظ کند، به خوبی در مناسبات اجتماعی پیرامونش شرکت کند و از عهده اصلاح و مدیریت چالش‌های پیرامونش بربیاید. (دکتر علی اصغر اصغرنژاد - روان‌شناس/ زندگی مثبت)


ادامه مطلب ...

۱۰ مانع و ۱۰ راهکار برای رسیدن به موفقیت

موفقیت از نظر هرکس متفاوت است. درست مانند زیبایی می‌ماند که هر کسی آن را طبق معیارهای خودش تعریف می‌کند. بنابراین، شما باید ابتدا موفقیت را برای خود تعریف کرده و بررسی کنید که چگونه می‌توانید به آن دست پیدا کنید. با این حال شناخت موانع کمک زیادی به شما برای رسیدن به موفقیت می‌کند؛ این موانع و راه‌های از میان برداشتنشان را بشناسید:

1-‌ بهانه تراشی: به دلیل شکست هایتان مدام دیگران را مقصر جلوه ندهید و سرزنش نکنید. مسئولیت خطاهایتان را بپذیرید. شما خودتان در انتخاب‌تان اشتباه کرده‌اید. انتخاب‌های غلط‌تان را توجیه نکنید. افراد موفق هرگز این‌گونه رفتار نمی‌کنند. همه اشتباه می‌کنند و گاه شکست می‌خورند. اما فرد موفق کسی است که از خطاهایش درس می‌گیرد و آنها را اصلاح می‌کند.

2- تمرکز روی موارد منفی: بیشتر مواقع شرایط و موضوعاتی منفی در زندگی وجود دارد که شما روی آنها کنترل ندارید .همین طور هم تجربه‌های مثبت بسیاری نیز وجود دارد و حتی می‌توان گفت این تجربه‌های مثبت از منفی‌ها بیشتر است . اگر شما می‌خواهید زندگی موفقی داشته باشید روی موارد منفی متمرکز نشوید، زیرا این کار باعث می‌شود هرگز احساس رضایت نکنید و در نهایت همچون فرد شکست خورده‌ای به نظر برسید.

3- ترس از شکست: همیشه با خود فکر کنید: «احتمال دارد شکست بخورم.» وقتی بدترین شرایط را برای خود تجسم کنید مسلما دیگر از شکست ترسی به دل راه نخواهید داد و تمام تلاش‌تان را برای رسیدن به هدف به کار می‌برید.

4- پیگیر راه‌های آسان بودن: البته قبل از هرچیز باید بدانیم که موفقیت به این مفهوم نیست که حتما باید مسیر سخت و پر فراز و نشیبی طی کرده باشید. اما باید گفت افراد موفق همیشه به دنبال راه‌های آسان نیستند. گاهی اوقات مجبور می‌شوید از برخی موانع بگذرید. یاد بگیرید محدودیت‌هایتان را کنار زده و پیش روید. وقتی بتوانید از حداکثر ظرفیت‌هایتان استفاده کنید این خودش یک موفقیت است.

5- سرزنش خود: گاهی اوقات ما خودمان را به دلایلی سرزنش می‌کنیم. یاد بگیرید چگونه از پس افکار و احساسات بد نسبت به خود در شرایط بحرانی برآیید. این موضوع برای موفق شدن بسیار ضروری است. ممکن است موضوعاتی شما را ناراحت کند. یادبگیرید احساسات تان را به روشی مناسب ابراز کنید و هرگز خودتان را بابت موضوعی آزار نداده و افکار ناراحت‌کننده به مغزتان راه ندهید.این گونه افکار وقت و انرژی بسیاری از شما خواهند گرفت.

6- ناسپاسی: اگر می‌خواهید از زندگی‌تان راضی و خشنود باشید، حق‌شناس‌تر باشید، زیرا ناسپاسی، شادی، تفریح و سعادت را از زندگی مان می‌گیرد. قدردانی از زندگی موجب شادی می‌شود و شادی به نوبه خود موفقیت می‌آورد. در واقع حس قدردانی باعث می‌شود راحت‌تر به ثروت و اهداف تان برسید. البته منظور از ثروت صرفا مالی نیست بلکه هرچیز با ارزش ثروت محسوب می‌شود. ثروتمندان بسیاری هستند که ذره‌ای قدردانی از زندگی‌شان ندارند و فقرایی هستند که زندگی‌شان را با حق شناسی می‌گذرانند. ناسپاسی با موفقیت همخوانی ندارد. اگر قدردان لحظات زندگی‌تان باشید، در تصمیم‌گیری‌هایتان درست رفتار می‌کنید و در نهایت به هدف تان می‌رسید.

7- فقط به نیازهای خود توجه داشتن: اگر فقط به نیازهای خود توجه کنید هرگز موفق نمی‌شوید. شما ممکن است با سوء‌استفاده از دیگران به ثروت هنگفتی رسیده باشید. اگر این‌گونه است هرگز در بین افراد موفق جایی ندارید، چراکه در نهایت وقتی با خودتان روراست هستید، نمی‌توانید شاد باشید . بهترین روش موفق شدن در زندگی، کمک کردن به دیگران است.

8- زندگی بی‌هدف: باید نسبت به زندگی‌تان احساس مسئولیت کنید و اهدافی برای خود درنظر داشته باشید. در حقیقت هر کس در زندگی باید برای هر روز خود برنامه و هدفی داشته باشد تا درنهایت به هدفی بزرگ‌تر و سپس موفقیت دست پیدا کند. بی‌هدف زندگی کردن، هدر دادن وجود باارزش یک انسان است.

9- تسلیم شدن: وقتی با مانعی روبه‌رو می‌شوید چه می‌کنید؟ تسلیم می‌شوید یا نهایت تلاش‌تان را برای رویارویی با آن به کار می‌برید؟ افراد موفق هرگز تسلیم نمی‌شوند و خود را برای رسیدن به مقصد متعهد و مسئول می‌دانند.

10- حواس پرتی: می‌خواهید کتاب بخوانید اما ... می‌خواهید یک ایده عالی تجاری را بررسی کنید اما ... یا اصلا می‌خواهید به مسافرت دور دنیا بروید اما نمی‌شود. چرا؟ برای این‌که بیشتر مواقع ما حواس مان پرت می‌شود. یعنی در میانه راه یادمان می‌رود در ابتدا چه کار می‌خواستیم انجام دهیم. البته زندگی گاهی اوقات شرایطی را به وجود می‌آورد که در مسیر متفاوتی قرار بگیریم، اما بیشتر مواقع گناه این متفاوت رفتار کردن‌ها و فراموش کردن رویاهایمان برگردن خودمان است. اگر می‌خواهید موفق باشید باید مراقب باشید اهداف‌تان را فراموش نکنید.

lifehack / مترجم: نادیا زکالوند


ادامه مطلب ...

۵+۱ توصیه برای درس خواندن و موفقیت در امتحانات و آزمون‌ها

به نظر می‌رسید که دانشجویان در سال‌های اخیر یاد گرفته‌اند درس خواندن منحصر به شب امتحان است! آن‌ها با توسل به ریتالین و کافئین شب راا بیدار می‌مانند تا فقط برای دو هفته درسخوان به نظر برسند. از طرف دیگر استرس جزو جدا ناشدنی خیلی از دانشجویان در دوران امتحانات است.

مطالعات متعدد روی الگوی خواب دانشجویان ثابت کرده است که شب بیداری و درس خواندن تا پاسی از شب نه تنها مفید نیست بلکه اثرات بسیار مخربی می‌تواند برجای بگذارد. در این گزارش به نقل از روزنامه یونیورسیتی هرالد، پنج راه‌حل ساده برای مدیریت زمان و مطالعه مفید در آستانه فصل امتحانات توصیه شده که همراه با یک راه حل برای مدیریت استرس به موفقیتتان در امتحانات کمک می‌کند:


۱-پرهیز از مطالعه پشت سرهم مطالب درسی

اگر چند ساعت مداوم و بدون وقفه‌ای برای استراحت کردن درس بخوانید نه تنها مفید نبوده بلکه برای حافظه کوتاه‌مدت شما مشکل بیشتری پیش می‌آید. به جای اینکه در یک مدت‌کوتاه مغز خود را از حجم انبوهی اطلاعات پُر کنید، مطالعه خود را به بخش‌های مختلف تقسیم کنید و از این قسمت‌ها یادداشت بردارید. وقتی هر بخش را به پایان بردید سپس یادداشت‌ها را مرور کنید تا مطالب خوانده شده در ذهن شما باقی بمانند. ورزش بهترین راه برای کاهش استرس و آزاد کردن انرژی حاصل از نشستن و درس خواندن است. فقط به خاطر داشته باشید که بین بخش‌های مطالعه خود وقفه زیادی نیندازید تا از مطالب دور نشوید.


۲-مدیریت هوشمندانه زمان

به دنبال هر 30 تا 50 دقیقه مطالعه، 10 دقیقه استراحت پیشنهاد می‌شود. اگرچه این زمان‌بندی الزاما نباید با همین ظرافت دنبال شود اما بهتر است برای طول مدت مطالعه و استراحت خود یک محدودیت زمانی تعیین کنید. از این زمان‌های استراحت برای ورزش یا تغذیه استفاده کنید. توصیه می‌شود در خلال این زمان‌های استراحت از انجام فعالیت‌هایی نظیر انجام بازی‌های ویدئویی و تماشای تلویزیون یا فیلم که نیاز به سوخت و ساز مغزی دارند، بپرهیزید چرا که این مسئله باعث می‌شود مطالبی را که می‌خوانید به خوبی جذب ذهن نشوند. اطلاعات دریافتی در صورتی که 24 ساعت پس از مطالعه دوباره مرور شوند 60 درصد بهتر و بیشتر در ذهن باقی می‌مانند.


۳-محدود کردن موضوعاتی که موجب حواس‌پرتی می‌شوند

جایی را برای درس خواندن انتخاب کنید که بتوانید بهتر روی جزوه‌ها و درس‌ها متمرکز شوید و هنگام درس خواندن در محیطی باشید که در افزایش تمرکز بیشتر به شما کمک کند. به عنوان مثال مکانی که در آنجا وسایل تفریحی زیادی وجود دارد ممکن است تمرکزتان را مختل کرده وضع به مراتب بدتر خواهد شد.


مطالعاتی که از سوی موسسه Applied cognitive psychology در سال 2010 میلادی انجام شده نشان می‌دهد افرادی که در حین درس خواندن به موسیقی گوش می‌دهند در امتحانات حفظی نتایج بدتری دارند. دلیل اصلی این مشکل ترانه‌های آهنگ‌ها هستند که باعث می‌شوند ذهن آدم از آنچه می‌خواند دور شود.


۴-عجله ممنوع

یادگیری باشتاب و تندخوانی یکی از کم‌اثرترین شیوه‌های یادگیری است اما با این شیوه بسیاری از افراد تنها بخش آغازی و پایانی یک فصل طولانی را یاد می‌گیرند در حالی که بسیاری از مباحث در این میان از دست می‌روند. وقتی شش ساعت پشت سرهم و با شتاب درس می‌خوانید و به جلسه امتحان می‌روید احتمال اینکه بیشتر چیزهایی را که خوانده‌اید به خاطر نیاورید، بیشتر است.


۵-خواب کافی

انستیتو ملی قلب، ریه و عروق آمریکا اعلام کرده است جوانان بالغ روزانه به 9 الی 10 ساعت خواب نیاز دارند. مطالعات نشان می‌دهد در صورتی که هشت ساعت بخوابید و تا دیروقت بیدار نمانید، حافظه شما بهتر عمل می‌کند. مغز انسان بر اثر اختلال خواب آسیب می‌بیند زیرا خواب زمانی است که مغز خود را ترمیم و بازسازی می‌کند. مغز شما پس از دریافت اطلاعات درسی نیاز به بازسازی دارد و خوابیدن تنها راه موثر برای این مسئله است.


۶-آرامش خود را حفظ کنید

دکتر سیما خوش قدم، روانپزشک و مشاور تحصیلی درباره درست درس خواندن می‌گوید: گاهی نکات ریز و کوچک می‌تواند از استرس دانشجویان در هنگام امتحان بکاهد. مثلا اینکه هر دانشجو باید با امکانات کامل سر جلسه امتحانش حاضر بشود. وسایل موردنیازش همراهش باشد، مثلا همین که دانشجو سر جلسه خودکارش تمام شود باعث می شود که رشته ذهنی او از هم گسسته شود. از طرف دیگر با اطمینان خاطر و آرامش کامل در امتحان شرکت کنید. مثبت اندیشی کنید. همواره این جملات را در ذهن خود تکرار کنید: "من برای امتحان کاملا آماده ام و به خوبی از عهده آن برمی آیم." نگرانی را از خود دور کنید. هر گاه احساس نگرانی کردید، چند نفس عمیق بکشید تا آرام شوید.

خوش‌قدم تاکید می‌کند: قبل از امتحان با دوستانتان راجع به اضطراب و دلشوره صحبت نکنید. بهتر است بدانید که نگرانی همچون یک بیماری مسری قابل سرایت به دیگران است. برای پاسخگویی به سؤالات از یک برنامه منظم پیروی کنید. ابتدا به سؤالات ساده تر پاسخ دهید و بعد به آنها که نمره بیشتری دارند. سپس به ترتیب به سوالاتی پاسخ دهید که مشکل‌تر هستند، جواب دادن به آنها وقت بیشتری می‌‌گیرد و نمره کمتری دارند.


علاوه بر همه این‌ها یادمان باشد که درس خواندن در طول دوران تحصیل بزرگترین سرمایه ماست. اگر درس‌هایمان را به خوبی بر ذهن بسپاریم، می‌توانیم در آینده راحت‌تر از پس شغلی که در رابطه با کارمان در اختیار داریم بر بیاییم. (آنا)


ادامه مطلب ...

10 تغییر در زندگی برای پیشرفت، موفقیت و برگرداندن شور و اشتیاق گذشته

برای داشتن شور و اشتیاق و رسیدن به موفقیت این 10 تغییر را در زندگی خود انجام دهید

کوکا: ساعت 10 صبح است، در حال نوشیدن سومین فنجان قهوه هستید، هم از نظر جسمی، هم از نظر ذهنی و هم از نظر احساسی خسته هستید و دیگر نسبت به چیزهایی که زمانی شما را به وجد می آوردند شور و اشتیاقی ندارید. خستگی نشانه موفقیت نیست بلکه روش بدن شما برای این است که بگوید کمی آرام تر.

10 تغییر در زندگی برای پیشرفت، موفقیت و برگرداندن شور و اشتیاق گذشته10 تغییر در زندگی برای پیشرفت، موفقیت و برگرداندن شور و اشتیاق گذشته

شاید آن چند فنجان قهوه و کرم پودر روی پوست کمی شما را سرحال تر نشان دهد اما تغییر عمیق و اساسی کمی زمان می برد که برای این کار و برای تغییر زندگی می توانید این 12 روش را به کار ببرید.

طوری بخوابید که گویی فردایی وجود ندارد

بدن شما مثل یک ماشین می ماند. یک ماشین زیبا و پیچیده که نیاز به مراقبت و استراحت دارد. همانطور که کامپیوتر را در پایان روز خاموش می کنید جسم و ذهن تان را هم باید هر شب دوباره شارژ کنید. تحقیقات نشان داده است که یک خواب کافی ذهن را از سمومی که در طول روز ایجاد شده است پاکسازی می کند. به همین دلیل 7 یا 8 ساعت خواب برای سلامت ذهن و جسم لازم است.

هنگام خوردن فکر کنید

غذا خوردن متفکرانه کمی تمرین می خواهد به خصوص اگر از آن دسته افرادی باشید که با یک دست غذا می خورد و با دست دیگر به ایمیل ها پاسخ می دهد. اگر متفکرانه غذا بخورید ماهیت چیزهایی که می خورید را در نظر می گیری. این که از کجا آمده اند، چه فوایدی برای بدن دارند و چگونه درست شده اند. با متفکرانه غذا خوردن ارتباط سالمی با غذا برقرار می کنید و آن را فراتر از وسیله ای برای رفع گرسنگی می بینید. در اثر غذا خوردن متفکرانه روحیه بهتری دارید، استرس ندارید و در نتیجه رفتارهای غذایی کاهش وزن سالمی خواهید داشت.

کافئین را رد کنید

کافئین روی سیستم عصبی درونی تاثیر می گذارد. به همین دلیل مصرف قهوه سرعت ضربان قلب را بالا می برد. اگر اضطراب و استرس دارید قهوه دردی را درمان نمی کند در عوض با ورزش و مراقبه به خودتان انرژی بدهید.

فعال باشید

حرکت تقویت کننده روحیه و کاهش دهنده اضطراب است و از مهارت های تفکر و یادگیری حفاظت می کند. هر ورزشی که انجام می دهید از آن به عنوان روشی برای درمان استرس استفاده کنید. ورزش صبحگاهی آرامش طول روز را فراهم می کند و تمرکز را بالا می برد. معمولا انسان های موفق عادت دارند که صبح ها ورزش کنند.

در سکوت آرامش بگیرید

همه ما درباره قدرت درمانی مراقبه می دانیم. خیلی از مشکلات را می توان با تمرین مدیتیشن جلوگیری کرد. مدیتیشن استرس را کاهش می دهد، سیستم ایمنی را تقویت می کند، خواب را تقویت می کند و باعث شادی می شود. با تنها 5 دقیقه مدیتیشن می توانید روز خوبی برای خودتان بسازید.

از پوست خود مراقبت کنید

پوست شاد نشان دهنده شادی درونی خود شماست. مراقبت از پوست هم مثل خیلی کارهای دیگر زمان بر است. شاید کرم و کانسیلر یک روش درمان سریع برای پوشاندن چشم ها و پوست خسته باشد اما تغییرات واقعی پوست از درون اتفاق می افتند. محصولات و غذاهایی استفاده کنید که تنها روی رنگ پوست تاثیر نگذارند. برای احساس زیبایی و تازگی مراقبت های پوستی روزانه و شبانه داشته باشید. بعد از مدتی متوجه تغییر پوست تان می شوید و این روحیه را بهتر می کند.

به نفس تان گرسنگی بدهید اما روح تان را تغذیه کنید

این مورد بسیار ساده است. کارهایی انجام دهید که شادتان کند. این باور اشتباه است که تنها چیزهایی که باعث کسب موفقیت می شوند باعث می شوند از زندگی لذت ببرید. به عنوان مثال شاید تا دیر وقت سر کار ماندن امری سازنده باشد اما مطمئنا خستگی نمی تواند به اندازه استراحت سازنده باشد. خودتان را به بستنی دعوت کنید یا آخر هفته ها فیلم های مورد علاقه تان را تماشا کنید… هر کاری که می کنید به خاطر شادی تان باشد نه به خاطر این که جزء کارهای برنامه ریزی شده تان هستند.

به ندای درونی تان گوش دهید

وقتی می خواهید تصمیم های بزرگ بگیرید به احساس درون تان توجه کنید. بدن ما نیازهای مان را قبل از این که بدانیم به ما گوشزد می کنند. اگر خسته هستید استراحت کنید. اگر نیاز به سفر دارید سفر کنید. از خودتان بپرسید چرا اکنون احساس خوبی ندارید؟ البته این کار نیاز به تمرین دارد. برای این کار از تمام چیزهایی که شما را به چالش می اندازند دور شوید. به خودتان کمی فرصت بدهید و درباره احساس تان صادق باشید. با این کارها می دانید که به چه چیزهایی نیاز دارید فقط کافی است کمی آرام پیش بروید تا بتوانید صدای درون تان را بشنوید.

چیزهای جدید یاد بگیرید

یادیگری باعث شادی، عمر طولانی تر و موفقیت های بیشتر در زندگی می شود. اگر می خواهید از کم شروع کنید به عنوان مثال از روی فیلم های یوتیوب بافتنی یاد بگیرید. اما اگر فکر بزرگ تری دارید به عنوان مثال در کلاس های آموزشی 3 ماهه شرکت کنید. هر چه که یاد بگیرید چه کوچک و چه بزرگ ذهن تان را جوان و باهوش نگه می دارد.

دفتر خاطرات داشته باشید

نوشتن خاطرات استرس را کاهش می دهد، قوه درک را تقویت می کند، خلاقیت و اعتماد به نفس را بالا می برد و شما را تشویق به دنبال کردن اهداف تان می کند. فقط خودتان را مجبور نکنید که حتما هر روز باید بنویسید. خود فرآیند نوشتن مهم تر از تعداد دفعات آن است. زمان سنج را تنظیم کنید و با یک سوال شروع کنید. به عنوان مثال: دوست دارم امروزم چگونه باشد؟ و شروع کنید به نوشتن. / بدونیم


ادامه مطلب ...

موفقیت دانشمندان در تشخیص سرطان به کمک یک تراشه

موفقیت دانشمندان در تشخیص سرطان به کمک یک تراشه

بیماری سرطان یکی از هولناک ترین بیماریهای قرن است که در همه کشورها بویزه کشورهای در حال توسعه شیوع زیادی یافته است. در این مطلب از پورتال وهاران برای شما خبری خوش در خصوص روش تشخیص زودهنگام سرطان توسط محققان خارجی را گردآوری کرده ایم.

دانشمندان آمریکایی یک روش جدید آزمایشگاه روی تراشه را طراحی کرده‌اند که می‌تواند به تسهیل تشخیص سرطان در مراحل اولیه آن کمک کند.

به گزارش پورتال وهاران به نقل از زی‌نیوز، دستاورد جدید محققان و مهندسان دانشگاه کالیفرنیا در سانتاکروز و دانشگاه بریگهام یانگ می‌تواند راه را برای درمان جدید این بیماری مرگبار هموار کند.

موفقیت دانشمندان در تشخیص سرطان به کمک یک تراشه

نشانگرهای زیستی ژنومی می‌تواند از پتانسیل زیادی برای تشخیص و انواع جدید درمان مانند ایمنی‌درمانی برخوردار باشد.

رویکردهای مینیاتوری شده آزمایشگاه روی تراشه از کاندیدهای اصلی برای توسعه آزمایشات تشخیصی بادوام به شمار می‌روند؛ زیرا کوچک و مقرون به صرفه هستند و تنها به حجم محدود آزمایشی نیاز دارند.

محققان توانسته‌اند رویکرد جدید را برای پردازش نمونه‌های مولکول زیستی از خون توسعه دهند. این تکنیک می‌تواند به تحلیل و شناسایی چند هدف در یک پلت‌فرم سیلیکونی تشخیص مولکول بپردازد.

تعریف سرطان

سَرَطان (در برخی منابع فارسی با نام چَنگار آمده است) نامی است که به مجموعۀ بیماری‌هایی اطلاق می‌شود که از تکثیر مهارنشدۀ یاخته‌ها پدید می‌آیند. سلول‌های سرطانی از سازوکارهای عادی تقسیم و رشد سلول‌ها جدا می‌افتند. علت دقیق این پدیده نامشخص است ولی احتمال دارد عوامل ژنتیکی یا مواردی که موجب اختلال در فعالیت سلول‌ها می‌شوند در هسته سلول اشکال وارد کنند، مانند مواد رادیو اکتیو، مواد شیمیایی و سمی یا تابش بیش از حد اشعه‌هایی مانند نور آفتاب. در یک جاندار سالم، همیشه بین میزان تقسیم سلول، مرگ طبیعی سلولی و تمایز، یک تعادل وجود دارد.

همچنین بخوانید:  حسام نواب صفوی شبکه فارسی وان را تعطیل کرد!

گردآوری : پورتال وهاران www.vaharan.ir

(Visited 1 times, 1 visits today)


ادامه مطلب ...

رازهای موفقیت و شادابی

مطلب پیش رو از وبلاگ جک کانفیلد ترجمه شده است.

رازهای موفقیت و شادابی

بسیاری از افراد از من درخواست کرده اند که علل و پایه های موفقیتم را با آنها به اشتراک بگذارم. من معتقدم که راز موفقیت من در ۴ نکته خلاصه میشود.

۱) همیشه به ندای درونی خود گوش فرا دهید

من همیشه به صدای قلبم گوش می دادم و سعی می کردم با تمام وجود و با همه ی حواسم به دنبال چیزی بروم که به آن علاقمند بودم. به منظور اینکه رویاها و اهداف زندگی ام را تحقق ببخشم سعی کردم به جایی بروم که از نظر واقعی و ظاهری هستم.
تا قبل از سن ۳۹ سالگی، من در ۹ ایالت زندگی کردم، به سه دانشگاه رفتم، سه کسب و کار راه انداختم،

بیشتر از ۱۰۰ مغازه افتتاح کردم، بیشتر از ۱۰۰۰ کتاب خواندم و به فایل های صوتی فراوانی گوش کردم. همیشه برای یادگیری حریص بودم. علاوه بر این با ارزش قائل شدن برای آمال و آرزوهایم، خودآگاهی خودم را افزایش دادم. من راه هایی را پیدا کردم که از طریق آن ها بتوانم به هم نوعان خودم نیز کمک کنم تا آن ها هم در هر برهه از زندگی خویش کامیاب شوند.

همه ی شما با یک سیستم هدایت درونی زاده شده اید که با توجه به شادی که در زندگی خود تجربه می کنید به شما می گوید اهداف شما چه موقع فعال و چه موقع غیر فعال است. چیزهایی که به شما بیشترین حس خوشحالی را می دهد در واقع هم جهت آرزوهای شماست.

این نکات را در زندگی خود دنبال کنید تا به بیشترین حد شادمانی برسید و به دنبال آن بتوانید سبب پیشرفت خود شوید .

۲) برای اهداف خویش مشتاقانه و سر سختانه کار کنید

من به کاری که میکردم علاقمند بودم به همین خاطر برای آن سرسختانه کار میکردم.  ساعت های زیادی را به کار مشغول بودم تا بتوانم وظیفه ام را به نحو احسنت به پایان برسانم . برای من پیشرفت و ترقی نقطه پایان نداشت .

یادتان باشد که هر زمان تصمیم به پیشرفت در مهارتها، رفتارها ، زندگی خانوادگی و شغل خود گرفتید در ابتدا سعی کنید قدم های کوچک و حساب شده بردارید که شانس شما برای رسیدن به موفقیت بلند مدت بیشتر شود .

در حالی که قدم های بلند و عجولانه نه تنها شما را خسته و ناامید میکند بلکه تلاش های شما را بی ثمر میکند و این ذهنیت که این کار بسیار سخت است و موفقیت در آن غیر ممکن است ” در شما ریشه میدواند .

ولی وقتی با قدم های کوتاه و از قبل برنامه ریزی شده در مسیر هدف خود به راه بیفتید به راحتی میتوانید هدف خود را محقق کنید و این ذهنیت که ” شما توانایی پیشرفت دارید ” در شما تقویت میشود .

۳) اطراف خود را با انسان های بزرگ پر کنید

خیلی زود من متوجه شدم که زندگی میتواند همانند تیم ورزشی باشد . من سعی میکردم اطراف خودم را با دوستان ، همکاران  نویسنده و چهره های بزرگ پر کنم و آنها نیز سخاوتمندانه من را شریک لحظات خود میکردند .یکی از مهمترین رازهای افراد موفق این است که انها همیشه خواهان راهنمایی از جانب متخصصین مربوطه در هر زمینه هستند .

پس شما نیز میتوانید به همین شیوه عمل کنید و در اطراف خود به دنبال مشاوران و استادان بزرگ بگردید . اندکی زمان صرف کنید و لیستی از افرادی که فکر میکنید میتوانند مشاوران خوبی برای شما باشند را تهیه کنید . بعد از آن تلاش کنید بیشتر به آنها نزدیک شوید و از آنها مشاوره بگیرید .

در قدم بعدی ، خود را آماده کنید که در عوض راهنمایی ها و مشاوره آنها،  چیزی به آنها ببخشید حتی اگر آن،  چیز خیلی ساده و پیش پا افتاده ای باشد . مثلا به روز کردن اطلاعات صنعتی وی ، تماس برای چیزی که برای او منفعتی به دنبال داشته باشد ، به دنبال راههایی باشید که بتوانید در زمینه کار به استاد خود پیشنهاد دهید .

علاوه بر اینها ، در برابر کمک استاد خود میتوانید به دیگران کمک کنید . در واقع بزرگترین پاداش برای هر استادی ، داشتن شگردهایی است که برای دیگران استاد باشند .

۴) دوست داشتن کاری که شما در صدد انجام آن هستید و آموزش دیگران با دانستنی های خود

من همیشه خالصانه به مردمی که از من مشاوره می گرفتند، اهمیت می دادم، حتی وقتی دچار اشتباه می شدند. من واقعا مردم را دوست داشتم و از اینکه وقتی آن ها صبح از خواب بیدار می شوند، اصول و استراتژی های من که به آنها آموزش داده بودم را در زندگی خود پیاده میکردند واقعا لذت می برم. من به کارم و مردمی که برای آنها کار می کردم علاقمند بودم.

در پایان می خواهم به عنوان کار در منزل، تکلیفی به شما بدهم. سعی لیستی از کارهایی که به شما حس شادمانی و سرزندگی می دهد تهیه کنید. به نظر شما، عنصر مشترک همه آنها چیست؟ آیا شما می توانید راهی را برای عملی کردن آن ها پیدا کنید.


ادامه مطلب ...

فقط در ۵ ساعت موفقیت را بدست آورید !

شما هر روز به سختی کار میکنید ولی موفقیت چشمگیری در زندگیتان مشاهده نمیکنید.

فقط در ۵ ساعت موفقیت را بدست آورید !

احساس میکنید در یک مرحله ثابتی از زندگیتان محبوس شده اید و قادر به پیشرفت نیستید.

از طرف دیگر در اطراف خود ، دوستان و آشنایانی را می بینید که در حال پیشرفت و ترقی اند و در این میان حیرت زده میشوید که مگز بین شما و انها چه فرقی وجود دارد.اگر حال و هوای این روزهای شما اینگونه است به شما توصیه میکنیم که این قانون ۵ ساعته را برای خود اعمال کنید.این قانون به سادگی شما را به فردی موفق مانند “بیل گیتس “تبدیل کند.

متن زیر را با دقت بخوانید تا دقیقا بدانید این قانون شامل چه مواردی است و چگونه میتوانید در زندگی شخصیتان اعمال کنید:

* هر هفته ۵ ساعت را به یادگیری اختصاص دهید

قانون ۵ ساعته شامل صرف ۵ ساعت در هفته یا ۱ ساعت در هر روز کاری تمرکز روی مساله یادگیری است..این به این معناست که در این ساعت باید تمام توجه شما روی یادگیری و پیشرفت باشد بی آنکه بخواهید با دیگر امور حواس خود را پرت کنید.این مدل یادگیری شکل متفاوتی خواهد داشت و بهترین تجربه ها را از آن کسب خواهید کرد.

* مطالعه کردن

مطالعه کردن یکی از عادات افراد موفق است و راهی مطمئن و راحت برای یادگیری است. حتی میتوانید طوری برنامه ریزی کنید که در هر روز یا هر هفته تعداد صفحات معینی را بخوانید و به این روش موفق خواهید شد که در ماه یک یا چند کتاب بخوانید.

استفاده از کتاب های الکترونیکی میتواند کمک شایانی به شما بکند چرا که این دسته کتابها قابلیت دسترسی بهتری دارند و در هر جایی میتوانید انها را همراه داشته باشید.”بیل گیتس ” یکی از افراد موفق مشهور است که گفته میشود در سال حدود ۵۰ کتاب میخواند.

* اندیشه و تامل

اندیشه و تامل یکی از بخشهای کلیدی در یادگیری است. اگر اطلاعات زیادی داشته باشید ولی هیچگونه اندیشه و تاملی روی انها نداشته باشید بی فایده است و حتی میتواند احساس ناخوشایندی به شما داده و شما را از یادگیری مهارت های جدید باز میدارد. این را هم بخاطر داشته باشید که در زمان اندیشه و تفکر ، تمرکز داشته باشید.

حتی میتوانید گزارش روزانه ای از انچه خوانده اید تهیه کنید. این کار این فرصت را به شما میدهد که در مورد هر انچه که به تازگی خوانده اید بتوانید فکر کنید و از آنها بریا آینده اتان استفاده کنید.

* آزمایشگری

اگر میخواهید در زندگی اتان پیشرفت کنید ، ازمایشگری برایتان ضروری خواهد بود . در هر هفته زمانهایی را به ازمایش و امتحان ایده ها و تئوری های جدید اختصاص دهید. مهم نیست که این ایده ها چقدر عاقلانه به نظر بیایند. برخی از موفق ترین محصولات در جهان از دل همین ازمایشات به عرصه ظهور رسیده اند. خلاقیت از طریق انجام امور تکراری حاصل نخواهد شد.

حتی اگر ازمایشات تان با شکست مواجه شدند نا امید نشوید . حداقل امر این است که درسهای ارزشمندی یادخواهید گرفت.

* کار و یادگیری را با هم اشتباه نگیرید

معمولا دو معقوله کار و یادگیری باهم اشتباه گرفته میشوند. شاید فکر کنید ۴۰ ساعت کار در هفته برای پیشرفت کافی است اما اینطور نیست. زمانی که روزی مسایل روزمره اتان تمرکز میکنید ، به خودتان زمانی برای رشد وترقی نمیدهید. قانون ۵ ساعته به شما میگوید به فکر یادگیری هم باشید و فقط به کار فکر نکیند.

برای خودتان اهداف یادگیری مشخصی را تعیین کنید و به خودتان فرصت دهید که انها را کسب کنید. نتیجه این خواهد شد که بعد از گذشت مدتی شاهد پیشرفت های یدی در زندگی اتان خواهید بود.

*روی پیشرفت تمرکز کنید ، نه فقط روی بازدهی

شاید فکر کنید هر چه بازدهی بیشتری داشته باشید ، موفق تر خواهید بود. البته بازدهی نقش مهمی در موفقیت دارد اما این همه چیز نیست و بدون یادگیری فایده نخواهد د اشت. اگر مدام به جای تمرکز روی پیشرفتهای شخصی دراز مدت خود روی کارهای اخیرتان تمرکز میکنید ، ترقی چشمگیری نخواهید کرد.

شاید اعمال قانون ۵ ساعته در ابتدای امر برایتان سخت یا حتی غیر ممکن جلوه کند اما با ممارست بر آن به چیزهایی میرسید که بخاطرشان از خودتان تشکر خواهید کرد.


ادامه مطلب ...