باید تاکید کرد از فردا هفتهای در کشور آغاز میشود که با وضع این افراد مناسبت دارد، زیرا از چهارم مهر، هفته ازدواج شروع شده و این جمعیت میلیونی توقع دارند برخلاف گذشته از مسئولان سخنانی را شنیده یا بخوانند که خبر از باز شدن گره سختیهای ازدواج بدهد.
چند سالی است که مسئولان در چنین مناسبتی سخنرانی میکنند یا نشست خبری برگزار کرده و تصمیمهایی میگیرند که دردی از مشکل جوانان دوا نمیکند.
برای نمونه در چند سال گذشته مسئولان طلاق را در این هفته ممنوع اعلام میکردند، اما باید گفت این تصمیم فقط زمان تعدادی از طلاقها را برای مدتی به تاخیر میانداخت و سبب میشد دفاتر ثبت طلاق و ازدواج بعد از این هفته شلوغتر از روزهای دیگر باشد.
نکته اینجاست که تاکنون مسئولان در این مناسبتها در حد کارشناس عمل کرده و از مقام وعده یا بیان مشکلات فراتر نرفتهاند.
باید تاکید کرد این روند نه فقط گرهی از کار جوانان باز نکرده بلکه سبب لوث شدن ماجرا شده و جوانان بیشتری را نسبت به بهبود شرایط ناامید کرده است، زیرا کارشناسان در این حوزه آنقدر هشدار دادهاند که این روزها بیشتر اشخاص از مشکلات اطلاع داشته و میتوانند در این باره حرف بزنند بنابراین جوانان از مسئولان توقع دارند به جای اظهارنظرهایی که کارشناسان بارها آنها را تکرار کردهاند، برای حل مشکلاتی که راهکارهایشان نیز مشخص شده قدم بردارند، برای نمونه جوانان توقع دارند در هفته پیش رو خبرهایی درباره ایجاد شغل، ساخت مسکن مناسب، افزایش کمک هزینههای ازدواج و ارزان شدن شرایط مشاوره پیش از ازدواج را بشنوند.
باید یادآور شد علاوه بر 11 میلیون جوانی که در سن متعارف ازدواج هستند، یک میلیون و 300 هزار دختر و پسر در کشور وجود داشته که بین 30 تا 49 سال دارند و ازدواج نکردهاند، افزون بر این افراد 152هزار زن و مرد نیز در کشور زندگی میکنند که از سن تجرد قطعی یعنی چهلونه سالگی عبور کرده و ازدواج نکردهاند، بنابراین باید هشدار داد تازمانی که اقدامها برای حل مشکلات جوانان در حد توصیه و اظهار نظر باقی بماند باید منتظر رشد آمار مجردهای قطعی یا تک زیستها در کشور بود.
مهدی آیینی - گروه جامعه
جام جم سرا: دکتر محمد اسماعیل مطلق در کنگره ملی راهکارهای ارتقای سلامت و کاهش مرگ و میر مادران باردار که در مرکز همایشهای رازی برگزار شد، با اشاره به اینکه سالانه در کشور حدود یک میلیون و ۷۰۰ هزار بارداری داریم، گفت: از این تعداد حدود یک میلیون و ۴۰۰ هزار بارداری منجر به زایمان و حدود ۲۲۰ هزار بارداری منجر به سقط میشود.
وی با اشاره به هدفگذاری کمّی شورای سیاستگذاری که میزان مرگ مادر در ایران تا پایان برنامه پنجم توسعه باید به ۱۵ در ۱۰۰ هزار تولد زنده کاهش یابد، گفت: بر اساس آخرین گزارش سازمان جهانی بهداشت، نسبت مرگ مادری در سال ۲۰۱۰ میلادی در ایران به طور متوسط ۲۱ در ۱۰۰ هزار تولد زنده اعلام شده است.
مطلق، انجام زایمان توسط افراد دوره دیده در کشورمان را ۹۷/۳ درصد اعلام کرد و افزود: ۹۶/۳ درصد زایمانها در مراکز زایمانی انجام میشود.
مدیرکل دفتر سلامت جمعیت، خانواده و مدارس وزارت بهداشت با اشاره به اینکه در حال حاضر ۱۱ میلیون زوج جوان داریم که در آستانه ازدواج هستند، افزود: بالا رفتن سن این افراد، باعث میشود زمان باروری را از دست بدهند. یکی از برنامههای در حال تدوین وزارت بهداشت، برنامه مراقبتهای ادغام یافته مادری ایمن است و برنامه بیمارستانهای دوستدار مادر، آموزش جامعه، نظام کشوری مراقبت مرگ مادری، آموزش و اطلاعرسانی به متخصصان زنان از طریق برگزاری کارگاهها، اورژانس مامایی، تربیت نیروها برای مناطق محروم و سایت اداره سلامت از دیگر برنامههای این اداره است.
مطلق با اشاره به ۱۰ اقدام بیمارستانهای دوستدار مادر گفت: ارائه مراقبتهای مامایی بر اساس شواهد علمی، ارائه روشهای دارویی یا غیردارویی کاهش درد زایمان، رعایت حریم خصوصی، دسترسی به خدمات تخصصی مامایی، ارائه خدمات مراقبتی، آموزش کارکنان، مادران و همراه در مورد روشهای کاهش درد زایمان، خودداری از مداخلات طبی روتین و اجرای اقدامات ۱۰ گانه بیمارستانهای دوستدار کودک جزو برنامههای بیمارستانهای دوستدار مادر است. (مهر)
جام جم سرا:17 تیرماه سال جاری معاونت نظارت راهبردی ریاست جمهوری بخشنامه ای را امضا و ابلاغ کرد مبنی بر اینکه حق بیمه از اضافه کار کارکنان دولت که از بیمه تامین اجتماعی برخوردارند حذف شود که این مصوبه از 31 شهریور ماه نیز اجرایی شد. براساس این بخشنامه محاسبه اضافه کار در پاداش پایان خدمت و حقوق بازنشستگان نخواهد بود و براساس قوانین سازمان تامین اجتماعی حقوق بازنشستگی مساوی مجموع پرداختی دو سال پایان خدمت تقسیم بر ماه های این دو سال است و این بدین معنی است که کارمندانی که 30سال تمام از حقوق و اضافه کارشان هفت درصد کسر شده با این ابلاغیه جدید از کاهش حقوق در دوران بازنشستگی برخوردار می شوند.
کارمندانی که در حال حاضر ماهیانه هفت درصد از حقوقشان به عنوان حق بیمه کسر و به حساب سازمان تامین اجتماعی واریز می شود با این ابلاغیه قانون جدید پس از بازنشستگی با کاهش 20 تا 30درصدی حقوق مواجه می شوند و این با توجه به اینکه حقوق بازنشستگی افراد تحت پوشش تامین اجتماعی در مقایسه با نهادهای دیگر پایین است با مشکلات عدیده ای روبرو خواهند شد.
براساس اعلام سازمان تامین اجتماعی در حال حاضر 13 میلیون و 800 هزار نفر بیمه شده اصلی تحت پوشش سازمان تامین اجتماعی هستند و ماهیانه مبلغی را به عنوان حق بیمه پرداخت می کنند که با توجه به بخشنامه جدید معاونت راهبردی ریاست جمهوری بیش از یک میلیون نفر از این افراد آنهایی هستند که در حال حاضر در سازمان دولتی مشغول به کار بوده و از بیمه تامین اجتماعی برخوردارند که با حذف حق بیمه اضافه کار حقوق بازنشستگی این افراد کاهش پیدا می کند.
کارشناسان امور بیمه ای معتقدند این بخشنامه بسیار نسنجیده و بدون انجام کار کارشناسی لازم به تصویب رسیده چرا که باید میان کسی که چندین سال حق بیمه پرداخت کرده با فردی که به تازگی در سازمانی مشغول به کار می شود تفاوت قایل شد تا به ضرر کارمندان نباشد.
در همین رابطه محمد اسماعیل سعیدی دبیر کمیسیون اجتماعی مجلس به خبرنگار مهر گفت: با حذف حق بیمه اضافه کاری از حقوق کارکنان ، حقوق این افراد 20 تا 30 درصد در زمان بازنشستگی کم می شود که این اصلا عادلانه نیست.
مسئولان تأمین اجتماعی و ریاست جمهوری به مجلس فراخوانده می شوند
وی تاکید کرد: مشخص نیست معاونت نظارت و راهبردی ریاست جمهوری بخشنامه جدید را با چه هدفی امضا و ابلاغ کرده چون باعث می شود که حقوق بازنشستگان که به خودی خود کم است باز هم پایین تر عرف جامعه باشد و در این صورت مشکلات آنان چند برابر قبل خواهد شد.
به گفته وی قرار است طی روزهای آینده در ابتدا مسئولان تامین اجتماعی به کمیسیون اجتماعی مجلس دعوت شده و در این خصوص توضیح دهند که چرا بازنشسته ای که سال های زیادی را حق بیمه پرداخت می کند پس از بازنشستگی که باید نفس راحتی بکشد به یکباره حقوق و مزایای وی کم شود.
دبیر کمیسیون اجتماعی مجلس با اشاره به اینکه فرد بازنشسته در هنگام اتمام دوران کاری به خودی خود دچار شوک روحی و روانی می شود گفت: به جای اینکه دولت و مسئولان با استفاده از راهکارهایی زمینه های کاهش این شوک روحی را کم کنند می آیند قوانینی این چنینی تصویب می کنند که ضرر و زیان بیشتری به این قشر وارد کنند.
به گفته سعیدی، اصلاح مدیریت و ساختار پرداخت مطالبات سازمان تامین اجتماعی و بدهی هایی که شامل حال بازنشستگان می شود و غیره از جمله اقداماتی است که دولت باید برای رفع مشکلات بازنشستگی انجام دهد.
وی با تاکید بر اینکه پرداخت بدهی بیش از 10 هزار میلیارد تومانی سازمان تامین اجتماعی ضروری است گفت: هر ساله بر میزان این بدهی افزوده می شود در حالی که می توان با پرداخت به موقع آن در سال از انباشته شدن مطالبات بازنشستگی و افراد تحت پوشش سازمان تامین اجتماعی کاست.
بخشنامه کاهش حقوق بازنشستگان باید اصلاح شود
وی اظهار داشت: معتقدم که ابلاغ این بخشنامه برای کاهش حقوق بازنشستگان تصمیم ناپخته ای است که باید اصلاح شود و به طور حتم کمیسیون اجتماعی در این خصوص واکنش نشان می دهد.
براساس بخشنامه جدید با همه کارمندان دارای بیمه تامین اجتماعی با یک روز و یا 28 سال سایقه کار یک نوع برخورد می شود و به هیچ وجه سالهایی که آنان حق بیمه برای اضافه کاریشان پرداخت کرده اند در نظر گرفته نشده است.
عضو کمیسیون اجتماعی مجلس با اشاره به اینکه اجرایی شدن بخشنامه کاهش حقوق بازنشستگان تاثیر بسیار نامطلوبی در آنها می گذارد گفت: با توجه به شرایط موجود دولت و مسئولان باید درخصوص افزایش حقوق بازنشستگان اقدام کرده و راهکار ارائه دهند.
سعیدی به علت تصویب بخشنامه جدید معاونت نظارت راهبردی اشاره کرد و افزود: شاید یکی از دلایل آن نقدینگی دولت باشد که آن را نیز می توان با اصلاح ساختار و مدیریت جبران کرد و همچنین با توجه به اینکه 35 درصد اقتصاد کشور در دست سازمان تامین اجتماعی است اما بسیاری از شرکت ها و کارخانجات این سازمان ورشکسته بوده و زیان ده شده اند به همین دلیل دولت باید در ابتدا راهکاری برای پرداخت بدهی های این سازمان ارائه دهد.
با توجه به مخالفت نمایندگان مجلس ابتدا این موضوع رسیدگی می شود که پیشنهاد دهنده سازمان تامین اجتماعی بوده یا اینکه خود دولت آن را عنوان و تصویب کرده و سپس مسئولان سازمان تامین اجتماعی و همچنین معاونت نظارت راهبردی ریاست جمهوری به مجلس فراخوانده می شود.
امضای بخشنامه ظلم آشکار به بازنشستگان
وی به جزئیات این بخشنامه اشاره کرد و گفت: فرمول و توجیه خاصی برای این بخشنامه وجود دارد که در نهایت درخصوص اضافه کار و بیمه پرداختی مشمولان تحت بیمه سازمان تامین اجتماعی هستند که در هر صورت کار درستی انجام نشده است.
به گفته دبیر کمیسیون اجتماعی مجلس، در صورت ادامه اجرای این مصوبه تمامی افرادی که از این پس بازنشسته می شوند حقوقشان کاهش پیدا می کند به طوری که با افزایش 25 درصدی حقوق در سال جاری حقوق این افراد مانند سال گذشته خواهد بود و این نشان دهنده ظلم آشکاری در حق آنان است.
سعیدی گفت: این بخشنامه که در دولت گذشته اجرای آن ابطال شده بود مجددا به دلایل نامشخصی در دولت جدید به تصویب رسید که از 31 شهریور نیز اجرایی شده است.
کارشناسان عنوان می کنند تصویب و ابلاغ بخشنامه حذف حق بیمه از اضافه کاری از سوی معاونت راهبردی ریاست جمهوری بدلیل کاهش نقدینگی دولت انجام شده است اما این راهکاری درست برای این کار نبوده بطوریکه با مدیریت منابع ، اصلاح ساختار، پرداخت به موقع بدهیهای سازمان تامین اجتماعی و ... میتواند از بحران ایجادشده بکاهد.
مخالفت تأمین اجتماعی با کاهش حقوق
از سویی دیگر معاون فنی و درآمد سازمان تامین اجتماعی نیز ضمن مخالفت با اجرای این بخشنامه در مورد کاهش حقوق بازنشستگان به خبرنگار مهر گفت: این قانون شامل حال افرادی که در گذشته بازنشسته شده اند نمی شود اما افرادی که از این پس بازنشسته شوند حقوقشان به طور متوسط با توجه به پرداختی هایی که دارند کم خواهد شد.
محمد حسین زدا با اشاره به اینکه بخشنامه جدید معاونت نظارت راهبردی ریاست جمهوری به ضرر بازنشستگان است گفت: این بخشنامه شامل پرسنل رسمی دولت که تحت پوشش سازمان تامین اجتماعی می شوند است.
وی با تاکید بر اینکه بازنشستگان نیروهای مسلح و کشوری مشمول این بخشنامه نیستند گفت: براساس این بخشنامه حق بیمه از اضافه کاری بازنشستگان حذف خواهد شد و در این صورت روی حقوقشان نیز تاثیر منفی می گذارد.
معاون فنی و درآمد سازمان تامین اجتماعی از مخالفت این سازمان برای اجرای بخشنامه جدید خبر داد و گفت: ما از ابتدا مخالف این قانون بودیم اما با بخشنامه جدید دولت نمی توانیم کاری انجام دهیم.
به گفته وی البته با مخالفت اعضای کمیسیون اجتماعی مجلس قرار است مجددا بخشنامه جدید دولت در کمیسیون اجتماعی با حضور مسئولان ذیربط بررسی شود و سپس ایرادات آن برطرف و زمینه اجرای آن فراهم شود.
زدا در پاسخ به اینکه اگر فردی با 29 سال سابقه و پرداخت حق بیمه برای اضافه کار بخواهد بازنشسته شود تکلیف حقوق بازنشستگی وی چه می شود گفت: این فرد برای بازنشستگی شامل بخشنامه جدید شده و به طبع حقوقش کم می شود که این عادلانه نیست و به ضرر فرد بازنشسته است زیرا 29 سال حق بیمه از اضافه کاری وی کسر شده است.
معاون فنی و درآمد سازمان تامین اجتماعی ا با اشاره به اینکه یک میلیون نفر از بیمه شدگان سازمان تامین اجتماعی شامل قانون جدید می شوند گفت: در حال حاضر 13 میلیون و 800 هزار بیمه شده اصلی تحت پوشش تامین اجتماعی هستند که هرکسی نسبت به پایه حقوق و میزان اضافه کاری پرداختی از حقوقش کسر می شود.
وی تاکید کرد: به طور متوسط حداقل 20 درصد از حقوق بازنشستگان با اجرایی شدن بخشنامه جدید دولت کسر خواهد شد که البته امیدواریم در کمیسیون اجتماعی این مشکل برطرف شود و بازنشستگان دچار ضرر و زیان نشوند.
در حالی این مصوبه به تصویب رسیده و ابلاغ شده است که در حال حاضر حقوق بازنشستگان سازمان تامین اجتماعی کمتر از بازنشستگان نیروهای مسلح، خدمات درمانی و ... است و جای این سوال وجوددارد که در دولت تدبیر و امید که همه افراد بخصوص بیمه شدگان و بازنشستگان تامین اجتماعی انتظار افزایش حقوق را داشتند ؛ برای کاهش حقوق چرا بازهم نوک تیز کمان بازنشستگان تامین اجتماعی را نشانه گرفته و مجددا به جای اینکه حقوق آنان افزایش پیدا کند از آنجه هست نیز کمتر خواهد شد.(مهر)
جام جم سرا: ...جا دارد چی؟ هیچی بابا! همین طوری جا دارد.
در اخبار مربوط به این بازداشت آمده بود که بودجه سالانه شهرداری سیرجان چیزی حدود ۱۳۰ میلیارد تومان بوده که ارقام قابل توجهی از این بودجه از سوی این عزیزان دست اندرکار به سرنوشت نامعلومی دچار شده است. گفته شده پرونده این عزیزان زحمتکش مفتوح است و احتمالاً عزیزان دیگری هم در نوبت بازداشت هستند.
اما بخش کمیک ماجرا آنجاست که رسانهها اعلام کردهاند: در سال جاری تنها در یک پروژه آسفالت شهری از ۴ میلیارد تومان بودجه تخصیص یافته فقط ۵۰ میلیون تومان صرف پروژه شده است که واقعا جای تشکر و قدردانی از دست اندرکاران دارد که حداقل به آن ۵۰ میلیون تومان رحم کردهاند. به این فکر کنید که با ۵۰ میلیون تومان چقدر میتوان برای سیرجانیها بستنی قیفی خرید.
واقعا ما نباید به نیمه پر لیوان نگاه کنیم؟ چرا متأسفانه همه به آن ۳ میلیارد و ۹۵۰ میلیون تومان از دست رفته فکر میکنند و کسی متوجه آن ۵۰ میلیون تومان دست نخورده که نیمه پر لیوان است توجه نمیکند؟ چرا توجه نمیکنند که با ۵۰ میلیون تومان چقدر میتوان برای مردم بستنی قیفی خرید؟ (ایران)
جام جم سرا به نقل از شرق: این روش اجاره خانه بیشتر برای برگزاری میهمانیها و عروسیها کاربرد دارد. وقتی مجبوری برای برگزاری مراسم در هتل، هزینههای سرسامآور بپردازی، یا زیر بار قوانین تالارها که بیشتر از 10 و 11شب اجازه ادامه میهمانی را نمیدهند بروی، آنوقت به فکر راه سومی میافتی. در چندسال گذشته هم تعداد آنهایی که راه سوم به ذهنشان رسیده روزبهروز بیشتر شده است.
یک واحد 200 یا 300متری اجاره میکنی، مبله. برای این واحدها هشت تا 10میلیونتومان بسته به منطقه و امکانات موجود پرداخت میکنی. خانههایی با سالنهای بزرگتر و در منطقههای بالاتر هم نهایت شبی 20میلیونتومان از شما میگیرند.
خانههای کاری
این خانهها کاربردهای دیگری هم دارد؛ برخی تاجران و فعالان اقتصادی برای قرار ملاقاتهای کاری خود که محرمانهبودن جزییات قرارداد برایشان اهمیت دارد، بهویژه با طرفهای خارجی، مشتری این خانهها هستند. اما گمان نکنید که اگر به دفاتر مشاوره املاک مراجعه کرده و سفارش خانه یکشبه بدهید، در فایلهایشان دنبال مورد برای درخواست شما میگردند. اگر آشنا نداشته باشید مسلما موردی پیدا نخواهید کرد.
کسری زمانیپور، مشاور املاکی در ولنجک سفارش چنین نمونههایی را به دفاتر، بسیار اندک میداند. او روال کار را اینگونه توضیح میدهد: معمولا پس از ارایه درخواست اجاره از سوی مشتریان، مشاوران در فایلهای خود مواردی با ویژگیهایی نزدیک به این درخواست را انتخاب کرده و پس از مذاکره و حصول توافق دو طرف معامله را به انجام میرسانند.
برای این خانهها در مناطق شمالی شهر اجارههایی تا 20میلیونتومان گرفته میشود. اما اگر متقاضی برای مراسم خود، ویلا مدنظر داشته باشد خب مسلما قیمتها بسیار بیشتر از این خواهد بود. برخی از خانهها صرفا به همین امر اختصاص دارند و چون کاربریشان تغییر کرده، خدمات جانبی مانند پذیرایی از میهمانان را نیز در فهرست دارند.
اجاره یکشبه اصولا کاری در راستای عرف و روتین نیست. بنابراین قیمتها هم سلیقهای و توافقی خواهد بود. بههیچوجه نمیتوان یک پایه و مبنای واحد برای چنین اجارههایی در نظر گرفت. یک خانه 200متری ممکن است 10میلیونتومان قیمت بخورد حال آنکه صاحب یک خانه 800متری نیز برای یک شب واگذارکردن ملکش هم همین رقم را از مشتری بگیرد.
اجارههای یکماهه
زمانیپور معتقد است معاملات یکشبه بسیار کم و نادر است و آنچه مشاوران املاک بیشتر با آن روبهرو هستند اجارههای چندهفتهای یا یکماهه است. اغلب این اجارهها برای میهمانان خارجی انجام میشود. میهمانان برای شرکت در همایش، عقد قرارداد یا همکاریهای دوجانبه با طرف ایرانی گاها در این خانهها ساکن میشوند. یا طرف ایرانی خانه را برای میهمانان خود اجاره میکند یا خود میهمان خارجی طرف قرارداد خواهد بود. اکثر خارجیهای طرف قرارداد هم ایرانیان مقیم سایر کشورها هستند؛ آنهایی که زمانی خانه و زندگی خود را در ایران فروخته و اکنون ایرانی قلمداد نمیشوند. وقتی از اجاره یکشبه فاصله گرفته و برای چندشب یا یکماه خانه را میخواهید قیمتها هم سرشکن میشود.
وقتی موضوع را وارد مرحله جدیتری کردیم و نظر مسوولان این بخش را پرسیدیم هرچند موضوع تایید شد اما اینکار را قانونی ندانستند.
حسام عقبایی، رییس اتحادیه املاک تهران در اینباره میگوید: ما هم این موضوع را شنیدهایم که افرادی هستند و چنین کاری را انجام میدهند ولی تا به حال با مواردی که به صورت مصداقی بدانیم وجود دارد و از آن اطلاع کافی داشته باشیم مواجه نشدهایم. او معتقد است برای اجاره زیر پنج ماه باید از اتحادیه هتلداران و اتحادیه میهمانپذیرها یا پانسیونها مجوز کسب گرفته شود.
قیمتهای تصاعدی با مصرف نزولی
قیمت اجاره یک ماهه را براساس روشی که اجاره معمولخانه دارد، انجام میدهند با این تفاوت که قیمتها به صورت تصاعدی با کاهش مدت اجاره بالا میرود. اینجا استفاده بیشتر به مفهوم هزینه بیشتر نیست. هرچه مدت اجاره کاهش یابد قیمتها هم ضریب پیدا میکند. همان طور که پیشتر اشاره شد برای یک شب اجارهخانه باید تا 20میلیونتومان پرداخت اما وقتی همان خانه را برای یک ماه نیاز داشته باشد آنوقت میتوانید با رقمهایی بین 10 تا 30میلیونتومان معامله را به نتیجه برسانید.
سالهاست اجارهخانه در مناطقشمالی کشور رواج یافته است. حجم مسافران آنقدر هست که هر گیلانی یا مازندرانی میتواند خانه خود را برای یک یا چند شب به مشتریان اجاره دهد اما در تهران مشتریان از جنس دیگری هستند و اجارهها از نوع دیگری است. به همین دلیل هم قیمتها بدون هیچ پایه و اساسی و بر اساس خواست موجر و مستاجر تعیین میشود.
اجارههای غیررسمی
موضوعی که در باب اجاره این دست خانهها مدنظر بوده و جای تاسف دارد آنکه برای اجاره یکشبه معمولا دو طرف موجر و مستاجر تن به عقد قرارداد در دفاتر رسمی نمیدهند و ترجیحشان این است که با یک توافق ضمنی یا مکتوب، کار را بین خود فیصله دهند. برای موجران همین که پول و یک کارت ملی داشته باشند بس است تا بهمدت یکروز صاحب خانهای مبله شوند.
حسین طلا، عضو کمیسیون اجتماعی مجلس هم در اینباره میگوید: این پدیده از دو جنبه قابل بررسی است؛ نخست بعد تجاری و دوم جنبه امنیتی این موضوع است. وقتی فردی وارد بیزینس یا شغلی میشود برابر قانون باید از مراجع قانونی مجوز بگیرد. بهعنوان مثال اگر فردی ملکی دارد که میخواهد آن را بهمدت یک سال به بالا اجاره دهد نگاه ویژه و خاصی مبذول آن نیست ولی اگر ملکی قرار باشد که به مدت کوتاهی مانند یک روز اجاره داده شود علیالقاعده باید از اتحادیه هتلداران یا اتحادیه میهمانپذیرها مجوز دریافت کند. نکته مهمتر آن موضوعات امنیتی است زیرا هر کسی که در مکانی ماوا و سکنا میگزیند علیالقاعده باید اطلاعاتش را در مورد آن مجموعه یا پذیرش مکان مربوطه ارایه دهد بنابراین اگر خدای نکرده اتفاقاتی مانند قتل، سرقت یا موضوعات خاص دیگری رخ دهد ماموران امنیتی این امکان را پیدا میکنند که با سهولت بیشتری بر این موضوع اشراف پیدا کنند اما آنچه مشخص است اینکه موضوعات امنیتی نیز در اینگونه موارد همچون اجاره خانههای یکروزه نیز رعایت نمیشود.
جام جم سرا به نقل از تسنیم: سال ۹۱ شورای پول و اعتبار مصوبهای داشت که طبق آن زوجهای جوان متقاضی وام ازدواج در صورت داشتن شرایط میتوانستند تسهیلات قرض الحسنه ۵ میلیون تومانی از شعب بانکها دریافت کنند.
این مصوبه در قالب بخشنامهای البته به شعب بانکها هم ابلاغ و با قید یک تبصره تاکید شد که شعب در صورت دارا بودن منابع میتوانند این تسهیلات را به متقاضیان واجد شرایط وام ازدواج پرداخت کنند.
پیش از این، شورای پول واعتبار شرایط افزایش وام ازدواج به ۵ میلیون تومان را به شرح زیر مصوب کرده بود:
الف: افزایش مبلغ بیست میلیون ریال به سقف تسهیلات ازدواج مصوب، برای دخترانی که مهریه آنان تا ۱۱۰ سکه بهارآزادی میباشد.
ب: افزایش مبلغ بیست میلیون ریال به سقف تسهیلات ازدواج مصوب، برای پسرانی که قبل از ۲۵ سالگی ازدواج میکنند.
ج: افزایش مبلغ بیست میلیون ریال به سقف تسهیلات ازدواج مصوب، هر یک از دختران یا پسرانی که یکی یا هر دوی آنها فاقد پدر میباشند.
د: افزایش مبلغ بیست میلیون ریال به سقف تسهیلات ازدواج مصوب، هر یک از دختران یا پسرانی که دانشجوی دانشگاهها یا طلبه حوزههای علمیه و در جال تحصیل میباشند.
طی سالهای اخیر به دلیل کمبود منابع قرض الحسنه در سیستم بانکی پرداخت وام ازدواج با مشکلات فراوانی همراه بود و حتی در مقطعی متوقف هم شد هرچند دولت یازدهم و بانک مرکزی طی تصمیمی به بانکها دستور از سرگیری پرداخت این تسهیلات را صادر کردند.
در مدتی که پرداخت وام ازدواج با اختلال همراه بود و حتی بعد از شروع مجدد پرداخت گسترده این تسهیلات در شعب متقاضیان واجد شرایط میتوانستند وام ۵ میلیونی را در قالب تسهیلات قرض الحسنه ازدواج دریافت کنند اما بتازگی با خبر شدیم که تعدادی از بانکها به صورت کلی پرداخت این تسهیلات را از دستور کار خارج کردهاند.
یکی از بانکهای دولتی با ابلاغ بخشنامهای به شعب خود تاکید کرده که پرداخت وام ازدوج ۵ میلیون تومانی از ۳۰ شهریور ۹۳ متوقف شده و فقط تسهیلات ۳ میلیون تومانی در قالب وام ازدواج پرداخت میشود.
کسب اطلاع خبرنگار ما از شعب این بانک و تعداد دیگری از بانکهای پرداخت کننده وام ازدواج حکایت از آن دارد که هم اکنون پرداخت وام ازدواج طبق روال در حال انجام است ولی شعب به مردم تاکید میکنند که فقط وام سه میلیون تومانی میدهند.
جام جم سرا به نقل از خبرآنلاین: پلیس، پلیس راه استان گلستان مدل سایپا ۱۳۱ را که دارای ۴ میلیون و ۱۰۰ هزار تومان تخلف رانندگی بوده است توقیف کرد.
ماموران پلیس راه استان گلستان در جاده آزادشهر به پراید مدل سایپا ۱۳۱ مشکوک شده و برای کنترل مدارک مالکیت خودرو و گواهینامه راننده خودرو را متوقف کردند. آنها پس از کنترل مدارک راننده و مدارک مالکیت پراید و اخذ استعلام از مرکز متوجه شدند که این خودرو دارای ۴ میلیون و ۱۰۰ هزار تومان انواع تخلفات رانندگی حاصل از ۹۷ فقره تخلف بوده است. بنابراین، خودرو را توقیف و به توقفگاه منتقل کردند.
جام جم سرا به نقل از تابناک: از در که وارد بیمارستان میشوی هم نگاههای پر حسرت مادرانی که جنین خود را در بطن حمل میکنند دیده میشود و هم نگاههای غرق در شادی از فهمیدن جنسیت فرزند و هم دستهای پر مهر پدرهای منتظر که به همسر خود برای راحت بلند شدن کمک میکنند و هم دستهای از هم دور افتاده زوجهای جوانی که به خاطر درد فرزنددار نشدن جدا مانده است.
در این میان، نگاههایی که در عطش داشتن یک فرزند میسوزند و چشم به دستهای توانمند پزشکان و پیشرفت علم دوختهاند، بیشتر جلب توجه میکند. نگاههای پر سوز گداز و دستهایی که آمادهاند بر هر ریسمانی چنگ بزنند تا کودکی آنها را پدر و مادر خطاب کند.
۲۰ درصد خانوادهها، فرزنددار نمیشوند
بر اساس آمار وزارت بهداشت، تقریبا از میان هر ۵ زوج یکی نابارور است و این عمق فاجعه را به نمایش میگذارد.
روشهای مختلفی برای درمان ناباروری وجود دارد از استفاده از قرصها و داروهای خاص تا کاهش وزن و جراحیهای کوچک و بزرگی که روی زنان و مردان صورت میگیرد تا بتواند رحم بانوان در انتظار مادر شدن را بارور کند.
رحمهای اجارهای آخرین راه حل برای زنانی است که دیگر راهی برای بارداری ندارند. روشی که این روزها اخبار سودجویی و تخلفات حول و حوش آن زیاد است.
به سراغ پرستاری که در قسمت پذیرش بیمارستان ایستاده میروم و برایش توضیح میدهم که میخواهم درباره رحم اجارهای بیشتر بدانم. تردید آنقدر در چشمانش موج میزند که وقتی میپرسد چرا، داستانی میبافم. میگویم کسی را میشناسم که باردار نمیشود و از شهرستان برای درمان میخواهد به این بیمارستان بیاید تا از رحم اجارهای استفاده کند.
با تردید به من نگاه میکند و دفترچه بیمه میخواهد. میگویم بیمه نیستم. سرانجام ویزیت را پرداخت میکنم و در انتظار نوبت برای پزشکی میمانم که پرستار گفته متخصص ناباروری است و در خصوص رحم اجارهای هم اگر لازم باشد توضیحات کافی به من خواهد داد.
بالاخره نوبت به من میرسد و وارد میشوم. پزشک مرد جوانی است که بدون آنکه نگاهی به من بیاندازد میپرسد: مشکل شما چیست؟
میگویم: یکی از آشنایانم باردار نمیشود.
بدون هیچ کنجکاوی به من نگاه میکند. سوال میکند: چند سال است ازدواج کرده و آیا اولین بار است برای رفع مشکل اقدام میکند؟
میگویم: ۷ سال است ازدواج کرده و به او گفتهاند رحمش برای باروری مناسب نیست و حالا به امید پیدا کردن رحم اجارهای میخواهد به تهران بیاید.
این بار نگاهش رنگ کنجکاوی میگیرد و از من آخرین آزمایشهایی که این فرد تخیلی داده را طلب میکند. دیگر بیشتر از این پیش رفتن جایز نیست برای همین برایش توضیح میدهم خبرنگارم و میخواهم از مشکلات استفاده از این روش بیشتر بدانم.
شرطش این است که برای صحبت نه نامی از او باشد و نه بیمارستان، میپذیرم و او توضیح میدهد: اجاره رحم، انتقال یک یا تعداد بیشتری از جنینهای حاصل از لقاح تخمک و اسپرم زوج نابارور به رحم یک زن دیگر است. در این حالت فرد اجاره دهنده رحم، تنها یک میزبان برای جنین است و از نظر ژنتیکی هیچ گونه مشارکتی با جنین حاصله ندارد یعنی مادر و پدر کس دیگری هستند و جای پرورش جنین جایی است به جز بدن مادرش.
او در جواب سوالم که میپرسم به چه زوجهایی این راه پیشنهاد میشود، میگوید: به زوجهایی توصیه میشود دست به این کار بزنندکه یا همسرانشان بدون رحم هستند یا به دلایلی رحمشان با جراحی برداشته شده و یا اینکه به دلیل بیماریهای مختلف مثل دیابت، بیماری قلبی، فشار خون یا بیماریهای بدخیم و سرطان قادر به حمل جنین نیستند.
این پزشک در خصوص نحوه پیدا کردن افرادی که متقاضی اجاره رحم خود هستند، توضیح میدهد: ما در این موارد دخالتی نداریم. زوجهای متقاضی با فرد اجاره دهنده بعد از اینکه به محضر مراجعه میکنند و پس از عقد قرارداد نزد ما میآیند تا ما کار پزشکی را روی آنها انجام دهیم و از روند کار بیاطلاعم.
با اصرار میپرسم بالاخره باید راهی برای معرفی کسانی که رحم اجاره میدهند باشد. میخندد و میگوید: جلوی در همین بیمارستان یک مرد مسن خمیده ایستاده ما معمولا بیماران را که کسی را ندارند از سر اجبار به او معرفی میکنیم. اسمش عبدالله است و دلال این کار است. جزئیات بین خود افراد است و من از جزئیات بیشتر بیخبرم.
از او درباره مشکلاتی که بر سر راه این زوجها قرار دارد میپرسم. او میگوید: بارها دیدهام که بعد از انجام عمل جانشینی جنین در رحم، وقتی زن اجاره دهنده برای معاینه به همراه زوجین به بیمارستان میآید درخواستهای نابجایی دارد یا در درد و دلهای این زوجها شنیدهام که سوء استفاده مالی دلالان مانند همین عبدالله که گفتم بسیار اذیت کننده است. در این میان بحث شناسنامه دار کردن نوزاد پس از زایمان هم وجود دارد چرا که بر اساس قانون ثبت احوال شناسنامه به نام به دنیا آورنده نوزاد ثبت میشود و بنابراین باید با رشوه به بیمارستان، فرد اجاره دهنده را با شناسنامه مادر اصلی بستری کرد.
این متخصص ناباروری اما در باره مشخصات فرد اجاره دهنده رحم نیز توضیح میدهد: بیتردید فرد اجاره دهنده باید از نظر جسمی سالم باشد، بارداری برای او خطری به همراه نداشته باشد و حداقل یک بار دوران بارداری را تا پایان طی کرده باشد. اوباید از نظر بیماریهایی چون هپاتیت و ایدز به دقت بررسی شود و از نظر فشارخون و بیماری سرخچه کنترل شود.
از اینکه وقتش را گرفتم عذر خواهی میکنم و به امید اینکه عبدالله معروف را بیابم به خارج از بیمارستان میروم. بعد از ساعتی معطلی در محوطه بیمارستان مردی را میبینم که با موهای سفید و قدی خمیده و زنجیری در دست کنار درب اصلی ایستاده.
به سراغش میروم و میپرسم: شما فردی به اسم عبدالله را میشناسی، دکتر به من گفته میتوانم برای پیدا کردن رحم اجاره از او کمک بگیرم.
نگاهی کنجکاو به سرتا پای من میاندازد و با لحنی خاص میگوید: برای خودت میخوای آبجی یا کس و کارت بچه دار نمیشن؟
میگویم: خودم مشکل دارم.
میپرسد: پس شوهرت کو؟
میگویم: من اینجا زندگی نمیکنم. همسرم شهرستان است اگر رحم جور شود سریع به تهران میآید.
میگوید: من با زن جماعت طرف نمیشوم با شوهرت بیا.
عزم رفتن میکند که میگویم: شما با من قرارداد نبند فقط لااقل بگو هزینهها چقدر است که همسرم پول لازم را با خود بیاورد.
میپرسد: رحم از ۲۲ تا ۳۰ سال یک نرخ است و از ۳۰ تا ۳۵ یک نرخ دیگر. اگر رحم جوانتر میخواهی باید پول بیشتری بدهی!
میگویم: رحم جوان میخواهم، میگوید: ۳۰ میلیون نقد به علاوه هزینههای جانبی که مربوط به دوران بارداری است وپول دوا و درمان. هزینههای محضر و قرارداد محضری هم با خودتان است.
میپرسم: قرارداد محضری دیگر چیست؟
میگوید: محضر آشنا دارم میتوانیم برویم قرارداد را ثبت کنیم، هم میتوانید با من قرارداد دست نویس ببندید که هزینه محضر را ندهید. من کلاهبردار نیستم کارم این است، دبه نمیکنم! یک پنجم پول را اول میگیرم مابقی را بعد از تحویل بچه.
چانه زدن را آغاز میکنم اما کوتاه نمیآید و در نهایت میگوید: یک زن ۳۵ ساله هست. هزینه میشود ۱۵ میلیون با دوا و درمان.
عبدالله بدون دادن هیچ فرصت اضافهای میرود!
من هم عزم رفتن میکنم که زنی چادری صدایم میزند. نگاهش میکنم. جوان است و لرزان. میپرسم: با من کاری داشتید؟
میگوید: بچه دار نمیشی؟
میگویم: بله.
میگوید: من ۲۳ سالم بیشتر نیست حاضرم با ۱۰ میلیون رحمم را اجاره دهم.
میپرسم: چرا؟ تا به حال این کار را کردی؟
میگوید: بله به خدا. بار دومم است. بچه کاملا سالم بود. نگاه به ظاهرم نکن بدنم سالم است.
باز میپرسم: چرا این کار را میکنی؟
میگوید: پسرم تنها ۴ سال دارد، سرطان خون دارد. هزینهها زیاد است چارهای ندارم. نمیخواهم به خاطر چند میلیون جگرگوشهام بمیرد.
میپرسم شوهر نداری؟ با اجاره رحمت مخالف نیست؟
میگوید: شوهرم کارگر است، ۲ سال پیش از داربست افتاد و پایش ناقص شد. نمیتواند کار کند. به من اجازه و اختیار تام داده و من هم چارهای ندارم برای نجات فرزندم این کار را با همه سختی که برایم دارد انجام دهم. شوخی که نیست، ۹ماه بچه در شکم من است و با او انس میگیرم و بعد ولش میکنم انگار بند دلم میرود اما به خدا اهل پول اضافی گرفتن نیستم.
نگاهش آنقدر رنگ التماس دارد که دلم میسوزد و برایش توضیح میدهم نیازی به رحم اجارهای ندارم اما هر کاری از دستم بربیاید برای او و فرزندش انجام میدهم. چشمانش نمناک میشود، سرش را پایین میاندازد و در میان بهت و حیرت من میان جمعیت ناپدید میشود.
هر چند که رحم اجارهای شاید تنها امید بسیاری از زوجهای نابارور باشد اما اینکه در رحم زنی بچه یک زوج دیگر رشد کند در فرهنگ ایرانی هنوز هم تابوست و هر چند شوهر این زنان موافقت خود را با این کار اعلام کردهاند اما در هر حال در جامعه ما برای بسیاری از این مردان پذیرش این نکته که زن آنها جنین مرد دیگری را در رحم دارد، دشوار است.
از سوی دیگر زنان ایرانی به دلیل عاطفی بودن اغلب درگیری عاطفی با فرزندی که در بطن دارند پیدا میکنند هر چند بدانند این فرزند از خون آنها نیست و برای همین جدایی از فرزند برای این مادران اجارهای سخت و دشوار است.
در این میان هر چند مراجع تقلید از نظر شرعی این نوع بارداری را تایید کردهاند اما نبود قانون در خصوص نوع قراردادها و همچنین نبودن ابزاری برای جلوگیری از سودجویی دلالان در این راه بر مشکلات زوجهای نابارور میافزاید و شاید اگر قانونی در این خصوص تدوین شود و مرکزی برای معرفی رحمهای اجارهای با مجوز قانونی باز شود، دیگر خبری از بسیاری از تخلفاتی که در این روش صورت میگیرد نباشد.
جام جم سرا: یک نمونه از این متکدیان پولدار، گدایی است که در بوکان دستگیر شده و مشخص شده است که بیش از ۱۱۰ میلیون ریال پول نقد داشته و در دو حساب بانکیاش میلیونها تومان خوابیده است.
سرپرست شهرداری بوکان دراین باره گفت: این گدا که یک پیرمرد ۶۴ ساله است، هنگام تکدیگری توسط ماموران ستاد مبارزه با تکدیگری این شهر شناسایی و دستگیر شد.
رشید میرحسامی افزود: پس از بررسیهای انجام شده توسط ماموران ستاد مبارزه با تکدیگری مشخص شد وی در دو بانک به ترتیب ۳۵۰ میلیون ریال و یک میلیارد و ۲۰۰ میلیون ریال پس انداز دارد. این فرد قبلا به صورت سیار اقدام به عطر فروشی میکرده ولی بتدریج به تکدیگری روی آورده است.
سرپرست شهرداری بوکان اظهار کرد: دارایی این فرد مصادره شده و برای ساخت ساختمان اورژانس اجتماعی که در اداره بهزیستی در حال ساخت است، هزینه میشود. (ایرنا)
جام جم سرا: علیخان عبداللهی بشدت آدم صاف و ساده ای است: «مجبور بودن» مرا وارد دنیای هنر کرد، بعضی از مجبوریتها هستند که آدمها را وادار به کارهایی میکنند که قبلا هرگز به آن فکر هم نکردهاند. شاید هم یک تصادف بود، اما در هر صورت ناگهانی، بدون هدف، اجبار یا تشویق اتفاق افتاد. مجسمهسازی همانند یک آتشفشان در من فوران کرد. همیشه میگویم در زندگی هر انسانی یک جرقه اولیه برای به حرکت درآمدن آن انسان لازم است، حالا آن جرقه میتواند باعث خوشبختی یا بدبختی او شود. البته به نظرم همان هم مربوط به خود انسانهاست که کدام را انتخاب کنند؛ خوشبختی یا بدبختی. اوستا حسن (حسن ناشرمشاء) که حالا نزدیک به ٩٠سال سن دارد، در زندگی من آن جرقه را ایجاد کرد. او باعث شد من وارد این حرفه شوم، برای همین همیشه از او به عنوان استاد نام میبرم. استاد، نه به این معنی که آموزشی به من داده باشد. البته نباید خواست خداوند را هم از یاد برد. ماجرای آشنایی ما از سال ٦٨ شروع شد، روزی که مثل همیشه برای تمیزکردن جلوی در مجتمعی که در آنجا سرایدار هستم بیرون رفتم و پیرمردی را در پیادهرو دیدم که درحال نقاشی کردن گلها روی مقوا بود. اولش فکر کردم شاید از دورهگردان خیابانی است، اما بعد از مدتی حضور او ادامه پیدا کرد. برایش چای میبردم و آرام آرام با همدیگر دوست شدیم. اوستا حسن هر روز نقاشی میکشید و مردم کارهایش را میخریدند تا به او کمکی کرده باشند. نزدیک به ٣-٤ سال به همین منوال گذشت تا اینکه روزی به او گفتم: «اوستا حسن، تو که به نجاری آشنایی داری، من هم علاقهمندم؛ اما کار حرفهای نکردهام. بیا با همدیگر مجسمه بسازیم.» و او از من پرسید چطور باید مجسمه بسازیم. اینطوری بود که ما مجسمهسازی را آغاز کردیم.
از خمیر نان فانتزی تا شانه تخممرغ
من به این سخن که «انسان هیچوقت نباید برای انجام کاری بگوید نمیشود.» اعتقاد زیادی دارم و همیشه از خودم میپرسم چرا نشود؟ اولینبار به سراغ چوبهای باقی مانده از ساختوساز ساختمانها رفتیم و با آنها شروع به کار کردیم. چند روزی سعی کردیم با مغار روی آن چوبها شکلی دربیاوریم، اما سخت بود و ما هم آشنایی چندانی نداشتیم. برای همین نشد. اما آن تخیلی که با اولین تلاش در ذهنمان زنده شده بود دیگر اجازه نمیداد دست از تلاش برداریم. چند روزی همین طور با آزمایش مواد مختلف گذشت، تا اینکه به ذهنم رسید با خمیرهای داخل نانهای فانتزی (نان ساندویچ) هم ساختن مجسمه را تست کنیم. ما این خمیرها را با کمی گچ مخلوط کردیم و با آن یک صورتک ساختیم. یک نیمتنه هم من با مخلوط خمیر نان فانتزی و چسب کاشی ساختم. مدتی گذشت و فکر ما دایما به دنبال یافتن مواد بهتری برای ساخت مجسمه بود. اما در این بین با هر موادی که پیدا میکردیم، مجسمه میساختیم. چسب کاشی سنگین و زبر بود، برای همین به سراغ چسب چوب و خاک اره رفتیم، آن هم زود ترک میخورد و به دستهایمان میچسبید. البته همه کارهایی که میساختیم به فروش میرفت. کامبیز درمبخش، کارتونیست معروف بود که بیشتر آنها را از ما میخرید و ما هم تشویق میشدیم. در همان دوران او برای ما ٢-٣ نمایشگاه به اسم «اوستا حسن» گذاشت، ولی ما با هم کار میکردیم. من شبها اسکلتبندی مجسمهها را با چوب انجام میدادم و فردا اوستا حسن میآمد، ما با هم مجسمهها را شکل میدادیم. ٥-٦ سال دیگر به همین شکل ادامه دادیم، تا اینکه یک روز درحال رد شدن از خیابان سنایی بودم که دیدم یک شانه تخممرغ داخل جوی آب افتاده و خیس خورده، به آن لگدی زدم و دیدم که از هم جدا میشود. واقعا خوشحال شدم، چون همان چیزی بود که سالها به دنبالش میگشتم. آن را جمع کردم، پیش اوستا حسن آوردم و ماجرای پیدا کردنش را برای او تعریف کردم.
خمیر شانه تخممرغ خیلی بهتر از هر مواد دیگری بود که تا بهحال سعی کرده بودیم با آن مجسمه بسازیم. اما بعد مشکل دیگری سر راهمان قرار گرفت، نمیدانستیم این خمیر شانه تخممرغ را چگونه بههم بچسبانیم. ترکیب همهچیز را با آن تست کردیم، وقتی میگویند خدا اگر چیزی بخواهد، وسیلهاش را هم فراهم میکند، همین است. روزی با یکی از کارگران شهرداری برخورد کردم که میخواست پوستری به یک تابلو اعلانات بچسباند، دیدم که او از یک نوع چسب خاص استفاده میکند. به سراغش رفتم و از او درباره آن سوال کردم، گفت: «سریش!» از او خواستم کمی از آن به من دهد و او گفت فردا برایم مقداری سریش خواهد آورد. این دو را با هم قاطی کردم و بالاخره خمیر مورد نظرمان درست شد. آن موقع مثل آدمی که به طلا رسیده باشد، خوشحال بودم.
بعد از آن دیگر همه مجسمههایم را با خمیر شانه تخممرغ میسازم. البته اوستا حسن، چون سنش بالا رفته و ورز دادن خمیر شانه تخممرغ برایش سخت است، دیگر از آن استفاده نمیکند.
برادر هنرمند، همسر حمایتگر
من به همراه خانوادهام در افغانستان زندگی میکردم اما به خاطر جنگهای داخلی قومی، حزبی و زبانی، با برادرم اول به پاکستان رفتیم و بعد به ایران آمدیم. اول برادرم در مجتمعی که الان سرایدارش هستم، سرایدار بود اما بعد از مدتی به خاطر مریضی پدرم به افغانستان برگشت و من سر جای او ماندم. او هم بعد از مدتی نتوانست به زندگی در آنجا ادامه دهد و دوباره به ایران آمد. حالا برادرم نگهبان ساختمانی در زعفرانیه است و البته به هنر هم علاقه دارد. او هم یک هنرمند خودآموخته است، ولی به پیشنهاد من بود که دست به این کار زد و حالا هم با خمیر شانه تخممرغ ساز «تار» میسازد. همسرم پشتیبان خوبی برای کارهایم بوده. گاهی او به جای من تا زمانی که بچههایمان از مدرسه بازگردند، نگهبانی میدهد.
اینکه میگویند: «پشتسر هر مرد موفق، زن موفقی است» واقعا درست است. همینکه با من همدل، همکار و خوشحال هست و سرکوفت نمیخورم، بهترین پشتیبانی برای من است. همسرم زمانی که ازدواج کردیم ١٤سال داشت و تا کلاس سوم ابتدایی بیشتر درس نخوانده بود. اما حالا که بچههایمان بزرگ شدهاند، ادامه تحصیل داده و امسال هم در کنکور شرکت کرد ولی قبول نشد. او علاقهای به کارهای هنری ندارد اما چند وقت پیش از من خواست یک بزغاله کوچک برای روی میز درست کنم. این تنها باری است که یکی از مجسمههایم را برای خانه خودم به سفارش او ساختم. بچههایم هم علاقهای به مجسمهسازی ندارند. هر چقدر میخواهم آنها را تشویق به این کار کنم، میگویند ما حوصله نداریم. اما دخترم به رشته طراحی لباس علاقه دارد و میخواهد در این رشته درس بخواند.
فروش مجسمهها برای تأمین مخارج زندگی
شغل اول من سرایداری است و در اوقاتفراغتم مجسمهسازی میکنم. زمانی که بچهها از مدرسه برمیگردند و بهجای من نگهبانی میدهند، من به سراغ مجسمهسازی میروم. تنها حقوقی که از سرایداری درمیآورم نمیتواند جوابگوی خرج و مخارج زندگیام باشد. با ماهی ٨٠٠ هزارتومان نمیشود خرج زندگی ٣ بچه را داد. خدا را شکر میکنم که این هنر سر راهم قرار گرفت تا با فروش کارهایم بتوانم زندگیام را بگذرانم و درآمد دیگری داشته باشم.
خدا مرا خیلی دوست دارد. البته دیابت هم دارم و مجسمهسازی برای دیابتم بسیار مفید است چون باعث میشود بدنم تحرک داشته باشد و قندها را بسوزاند.
استادی که بهترین استاد خودش است
علاقهای ندارم که در زمینه مجسمهسازی آموزش ببینم و استادی داشته باشم. چون از همین کارهایی که میسازم، لذت میبرم. هیچ کدام از مجسمههایم تقلیدی نیست، من چهره آنها را درونم دیدهام. شاید اگر کسی به من سفارش دهد که چیز خاصی با طرحی از پیش تعیین شده بسازم، این کار را انجام دهم؛ اما کارهای خودم بدون هیچ طرح و نقشه اصلی ساخته میشود.
من فقط شروع به ساختن میکنم و بعد آرام آرام مجسمهام شکل میگیرد. در حال حاضر خودم بهترین استاد برای خودم هستم. وقتی در کارم میمانم، با خودم ژستهای متفاوت را تمرین میکنم تا بتوانم بفهمم چه کار باید انجام دهم. بیشتر از همه از خودم الهام میگیرم. حالا آنقدر روی این کار مسلط شدهام که هر مجسمهای میسازم، باز هم طرح دیگری در ذهنم نقش میبندد.
اگر تنبلی نکنم، تقریبا هر روز درحال کار کردن روی مجسمهها هستم. تابستانها روی پشتبام کار میکنم و زمستانها در موتورخانه، کارگاه خاصی برای مجسمهسازی ندارم. تنها یک نفر تاکنون از من خواسته که این نوع مجسمهسازی را به او آموزش دهم. من هم به آن پسر جوان در ٥ ساعت راهی را که در ١٢سال آن را طی کرده بودم، یاد دادم. به او گفتم باید پشتکار داشته باشد، ناامید نشود. سعی کردم تشویقش کنم. البته من هم از او چیزهایی یاد گرفتم.
غلو کردن یک نوع دروغگویی زشت است
هنر میتواند راهی برای دوری انسان از خطاها باشد. البته تشویق برای سوق دادن جوانان به سمت هنر شرط است. اما گفتن واقعیتها هم مهم است. کلک زدن واقعا چیز بدی است. بدبختانه امروز پدر و مادرهای ما از دروغگویی جلوگیری نمیکنند. یادم میآید یک روز رفته بودم تا دخترم مریم را از مدرسه بیاورم. دیدم یکی از هممدرسهایهایش دم در ایستاده و انگار که عجله داشته باشد. این پا و آن پا میکند. به محض دیدن مادرش به او گفت: «کجایی ٦ ساعتِ که منتظرت هستم؟» مادر هم در مقابل خندید.
واقعا برایم جای تعجب داشت که چرا میگذارد فرزندش اینگونه صحبت کند. از صبح که بچهها به مدرسه میروند تا پایان درسشان روی هم ٦ ساعت نمیشود. این جمله دروغ است.
غلو کردن یکجور دروغ است و ما نباید بگذاریم فرزندانمان این عادت زشت را پیدا کنند. چون بچهها در مدرسه روی همدیگر تأثیر میگذارند و این چیزها وارد ذهنشان میشد. باید به آنها یاد دهیم هنر، عبادت است، افتخار است و آنها را بهسمت واقعیتها تشویق کنیم.
زمانی که به ایران آمدم سواد نداشتم. تا اینکه یک خانم جوان بهعنوان منشی به یکی از شرکتهای ساختمان آمد. فکر کنم سال ٦٩ بود، یک روز پشت میز سرایداری نشسته بودم که او آمد و به من گفت چرا بیکار نشستهای؟ چرا مجله، کتاب یا روزنامه نمیخوانی؟ به او گفتم سواد ندارم. فردایش برایم یک کتاب ابتدایی، خودکار و دفترچه آورد و به من حروف الفبا را آموزش داد.
مجسمه شیر ٢میلیون فروش رفت
از بچگی به هنر علاقه داشتم، اما فرصتی نبود تا به دنبال آن بروم. تخیلات درون من بود اما تا وقتی اوستا حسن وارد زندگیام نشده بود، این تخیلات به حرکت درنیامده بودند. من و اوستا حسن هنوز با همدیگر دوست هستیم، اما هرکدام به راه خودمان رفتهایم و حالا نمایشگاههای جداگانهای برگزار میکنیم. کارهای ما، هم از نظر شکل و هم متریال ساخت با هم تفاوت دارد. کارهایمان اولش سخت به فروش میرفت، اما زمانی که آقای درمبخش، اوستا حسن را از پیش من برد، یواش یواش همه مرا هم شناختند. تا به حال در نمایشگاههای گروهی بسیاری شرکت کردهام که اولین آن در خانههنرمندان بوده است. اما این اولین نمایشگاه انفرادی من است. بالاترین فروش آثارم به یک مجسمه شیر برمیگردد که ٢میلیون تومان آن را فروختم. اما بعدها شنیدم همان کس آن را ٧میلیون تومان فروخته است. (زهرا نجفی/شهروند)